کار، انگیزه، ﭘیشرفت
علمی، فرهنگی، هنری....کار، انگیزه، ﭘیشرفت
علمی، فرهنگی، هنری....درباره من
سلام!
خوش اومدین!بفرمایین چایی! تازه دمه! در آرامش دم کشیده !
بوی طبیعت رو از دود چوب استشمام میکنید؟
این دود سرشار از اکسیژنه!
...
آرومتر شدین؟
اینجا یه مرکز عام المنفعه هست که بیمارا تو اون رایگان بستری و ویزیت میشن! برای رزو تخت حتی نیاز به هزینه زمانی هم ندارید! روند درمان و انتقاد از هر کسی ،فقط به این علته که دوستشون داریم.
بازم چایی بریزم؟!
ادامه...
«یک اگر با یک برابر بود »
«یک اگر با یک برابر بود »
معلم پای تخته داد میزد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستا نش به زیر پوششی ازگرد پنهان
ولی آخر کلاسیها
لواشک بین خود تقسیم میکردند
وآن یکی در گوشه ای دیگر « جوانان » را ورق می زد .
برای اینکه بی خود های وهوی میکرد با آن شور بی پایان
تساوی های جبر را نشان می داد
با خطی خوانا بر روی تختخه ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود ، تساوی را چنین نوشت
« یک با یک برابر است »
از میان جمع شاگردان یکی برخاست
همیشه یک نفر باید به پا خیزد ...
تساوی اشتباهی فاحش و محض است
به آرامی سخن سر داد .
نگاه بچه ها ناگه به یکسو خیره گشت و معلم
بر جای ماند .
او پرسید اگر یک فرد انسان
واحد یک بود ، آیا باز یک با یک برابر بود ؟
سکوت مدحشی بود و سوالی سخت .
معلم خشمگین فریاد زد
آری برابر بود .
دیسکاوری و علی دایی
امروز بی‌خبر از همه جا از آپارتمان رفتم بیرون و تا در ماشین نشستم که برم، ناگهان صدای مهیبی آمد: ….. بوبـــوم! …. با ترس و وحشت از ماشین بیرون پریدم گفتم نکنه تصادفی شده. چند لحظه نگذشته بود که فکر کردم صدای به این مهیبی لابد یک چیزی منفجر شده! فکر کردم شاید هواپیمایی سقوط کرده… بالای سرم را نگاه کردم توی آسمان یه هواپیما بود برای خودش می‌رفت. همه چیز به نظر عادی می‌آمد به جز اینکه همسایه‌هایمان نیز بیرون آمده بودند و آسمان را نگاه میکردند. من اما با وحشت و تعجب به همه زل زده بودم شاید چیزی دستگیرم بشه اما مثل مشنگ‌ها هیچی نمی‌فهمیدم. از این ماجرا چند دقیقه‌ای گذشت. بعد از چک کردن صندوق پست، رادیو ماشین را روشن کردم. شنیدم که گزارشگر ویژه داره می‌گه: “شاتل دیسکاوری الان ترمزهای مخصوص‌اش را باز کرد و به این ترتیب مامورایت دو هفته‌ای اش با موفقیت کامل انجام شد”.
حتما می‌دونید که زمانی که شاتل وارد جو زمین می‌شه، صدایی شبیه صدای شکستن دیوار صوتی می‌ده. منو می‌گی، خنده‌ام گرفته بود از اینکه چرا اینقدر فکرم به دنبال حادثه است و فکر ناجور و همسایه‌هایم به فکر سرگرمی! تازه دو زاری‌ام افتاد که اون هواپیمایی که بالای سرم می‌دیدم، هواپیما نبوده، شاتل دیسکاوری بوده!
امشب که مصاحبه علی دایی بعد از باخت 2-1 برابر عربستان را می‌خواندم به یاد صدای دیسکاوری و تفاوت خودم با امریکایی‌ها افتادم. علی دایی گفته: “ضمن آنکه امروز علی دایی شکست نخورد، بلکه تیم ایران بازی را واگذار کرد. من از مردم ایران و کسانی که امروز به ورزشگاه آمدند عذرخواهی می‌کنم که نتوانستیم پیروز شویم اما، فوتبال برد و باخت دارد”. مقایسه‌کنید با سخنرانی نامزد شکست‌خورده جمهوری‌خواهان، مک‌کین، در جمع طرفدارانش در شب انتخابات امریکا . مک‌کین: “امروز روز شکست من است، نه شما. من مسولیت کامل این شکست را برعهده می‌گیرم”.
شاید علی دایی مثل من که حواس‌ام نیست بیخ گوش ایستگاه فضایی‌ام، هنوز درست نمی دونه توی تیم‌ملی چه‌کاره است.
http://weblog.raminia.com/
رقیب کوکاکولا و پپسی
«نگران نباشید، قرار نیست این نوشیدنی بوی نامطبوعی داشته باشد. تازه خوش طعم هم خواهد بود.» ام پراکاش یکی از اعضای حزب RSS در هند دقیقاً به همین جملات نیاز دارد تا بتواند پاسخ سیل کنجکاوانی را بدهد که هیچ تصوری از مزه چنان نوشیدنی ندارند. البته کار تنها به طعم و مزه ختم نمی شود بلکه همیشه باید به سلامتی بدن هم توجه داشت، برای همین پراکاش اضافه می کند؛ «این یک نوشیدنی کاملاً سالم خواهد بود، بدون گاز و همین طور مواد سمی.» او در گفت وگو با روزنامه «ایندین اکسپرس» که سایت اشپیگل نیز آن را بازتاب داده، هر کجا که صحبت از مواد اولیه تشکیل دهنده این نوشیدنی شده، از لفظ «ادرار گاو» استفاده نمی کند بلکه آن را «آب گاو» می نامد.
ادامه مطلب ...منفجر خواهیم شد!!!
گروه:
در باره مطلب افت تحصیلی در دانشگاه‌ها(کیفیت فدای کمیت!)
هر چند رویکرد ما در وبلاگ این است که قضاوت نهایی بامخاطب باشد وما فقط به ارائه مطالب بپردازیم ...اما انصافا اگه در این مورد حرف نزنیم منفجر می شویم! (و می دونین که این اصلا خوب نیست...!!)
ما دیر زمانی است که با این مشکلات مواجه بوده ایم، هستیم، وصد البته خواهیم بود...آنقدر این موضوع تکراری و تابلو (!)شده که نیازی به تفسیر و مدرک و درد دل های ...و عقده گشایی و ...نیست.
فقط یه سوال اصلی این وسطا همیشه بدون جواب میمونه . ما یه مشکل بسیار بزرگی این وسط داریم که سر شاخه هاش (و البته دسته گلهای اون در اینده)،مشخص هستن...الان دیگه همه این موضوع رو میدونن و حتی کار به جایی رسیده که (مثلا) تمایل برای ورود به این مکانها(دانش گاه) برای آدمهای واقع گرا به حدی کاهش یافته که عده ای آن را اتلاف وقت می دانند!!(گفته بودیم نمی خواهیم وارد این مباحث شویم...!)
اما،چرا پس از این همه سال، این همه مقاله و نقد و...هنوز هیچ کار مثبتی انجام نشده؟ از این بدتر(!)، چرا سرهای عده ای هنوز زیر برفه؟!! شاید هم برخی مسئولین راه کوچه علی چپ رو پیش گرفتن! شاید...ولی مهم اینه که بدونن ما نفهم نیستیم!!!امید واریم امید واریم ما رو به چشم نفهم نیگاه نکرده باشن!
عذر خواهی
سلام دوستان!
می خواستم بابت آپ نکردن در این مدت عذر خواهی کنم...
واقعا سرم شلوغ بود
...
یا علی!
یک محصول داخلی تر!!!
در خبر ها آمده بود سایپا خودرو ۱۰۰ درصد ملی خود را رو نمایی کرد...
و در صفحه چهار (اقتصاد) روزنامه جام جم مورخ یکشنبه اول دی ماه ۸۷ می خوانیم:
.....گروه اقتصاد: مدیرعامل ایران‌خودرو پس از رونمایی محصول ساخت داخل سایپا (مینیاتور) درباره اینکه آیا پلت‌فرم محصول ایران خودرو که قرار است بهمن‌ماه رونمایی شود(ایکس ۱۲) کاملا داخلی است، گفت: محصول ما داخلی‌تر از محصول سایپاست.....
نظر شما چیست؟...
نتایج نظر سنجی
چرا سن ازدواج در کشور بالا رفته است؟
- به خاطر مسائل اقتصادی 57.8%
- به خاطر مسائل فرهنگی 10.5%
- به خاطر مسائل سیاسی 0%
- عدم توجه کافی مسئولان 10.5%
- هیچ کدام 21%
من استاده ام تا بسوزم تمام
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
ترا گریه و سوز و زاری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من بدر می رود
چو فرهادم آتش به سر می رود
همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو می دویدش به رخسار زرد
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استاده ام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت...
سعدی
کاش بلبل خموش بنشستی
هر کجا دردمندی از سر شوق
گوش بر ناله حمام کند
چارپایی برآورد آواز
وان تلذذ بر او حرام کند
حیف باشد صفیر بلبل را
که زفیر خر ازدحام کند!
کاش بلبل خموش بنشستی
تا خر آواز خود تمام کند!!!
سعدی