کار، انگیزه، ﭘیشرفت

علمی، فرهنگی، هنری....

کار، انگیزه، ﭘیشرفت

علمی، فرهنگی، هنری....

به دانش‌آموزان چیزی یاد نداده‌ایم

«آموزش و پرورش هیچ‌ بصیرتی به دانش‌آموزان نمی‌دهد» این صادقانه‌ترین جمله‌ای است که از زبان علی احمدی وزیری که تکیه زدنش بر کرسی وزارت آموزش و پرورش هنوز گرد کهنگی به خود نگرفته، ادا شده است.

او البته از همان ابتدای روی کارآمدنش به خوبی نشان داد که با سلف خویش، محمود فرشیدی، از لحاظ برخی نگرش‌ها تفاوتی اساسی دارد
به گونه‌ای که در اظهاراتی که کمتر از آن بوی دفاع به مشام می‌رسید، وزارتخانه تحت فرمانش را نقد کرد. البته شاید احمدی قصد منسوب کردن مشکلات به دولت‌های پیشین را داشته باشد، ولی مقصود او هرچه هست حکایت از واقعیت‌هایی دارد که هر دانش‌آموز پشت‌میز‌نشینی آن را به خوبی لمس می‌کند. احمدی معتقد است آموزش و پرورش در ایران تنها آموزش می‌دهد به طوری که از پرورش در آن خبری نیست. به این ترتیب طبق نظرات شخصی وزیر، ایرانی‌ها از شش تا هجده سالگی وقتشان را در چهاردیواری‌ای سپری می‌کنند که در آن چیزی به نام بینش، بصیرت، تهذیب، تقویت اراده، پژوهش، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی وجود ندارد. حال دانش‌آموز می‌ماند و انبوهی از داده‌ها که البته به زعم کارشناسان کیفیتی که گره از مشکلات امروز ایران باز کند را ندارد.
البته وزیر آموزش و پرورش حرف‌های تازه‌تری هم دارد. او از معدود وزرای این وزارتخانه است که از بهداشت روح و بدن و تعدیل غرایز سخن می‌گوید. این یک واقعیت است که در سه دهه اخیر سخن گفتن از غریزه در مدارس، تابویی بوده که هیچ کس جرات شکستنش را نداشته است. دختر و پسر فرقی ندارد. دانش‌آموز ایرانی هر جنسیتی که داشته باشد انبوهی از سوال در مورد خودش دارد که کسی حاضر به پاسخگویی‌اش نمی‌شود.
البته گاه در خفا و در اتاق «تربیتی» شاید بتوان چنین بحث‌هایی را مطرح کرد، ولی به صورت معمول دانش‌آموزان می‌مانند و سوال‌های بی‌پاسخ.
حال وزیر آموزش و پرورش که معتقد است ما برای این که در تمام زمینه‌ها بر سکوی اول جهان بنشینیم چاره‌ای جز بهبود فرآیند آموزش آن هم با استفاده از فن‌آوری‌های جدید نداریم هنوز تعریفی از طرحی که با کاربست آن به این مهم برسیم ارائه نداده است.
البته شاید پشت سر گذاشتن مشکلات آموزش و پرورش به این زودی‌ها میسر نشود؛ چرا که این وزارتخانه هنوز درگیر آمد و رفت‌هایی است که به آن «ادغام» می‌گویند. طبق اعلام معاون نظری و مهارتی
آموزش و پرورش هم‌اکنون طرح ادغام دو معاونت عمومی و نظری و مهارتی این وزارتخانه در حال بررسی است. پرویز آژیده معتقد است در آموزش و پرورش بیش از شش معاونت وجود دارد که طبق قانون مجلس باید از تعداد آن کم شود.
البته این طرح در حال حاضر در شرف بررسی است و نتیجه‌اش در آینده اعلام می‌شود اما از این رهگذر می‌توان پیش‌بینی کرد که آموزش و پرورش هنوز سال‌ها زمان نیاز دارد تا تنها به ایرادات ساختاری‌اش رسیدگی کند.
پس در شرایط کنونی جای تعجب نیست اگر بشنویم هنوز 70درصد از کودکانی که در سن مدرسه قرار دارند، روزهای پشت دیوارهای کانون اصلاح و تربیت را تجربه می‌کنند و تکلیفشان مشخص نیست.
شاید این جمله کمی آرمانی باشد ولی شاید اگر آموزش و پرورش سال‌‌ها قبل همان بینشی را که امروز شخص وزیر بر آن انگشت تایید می‌گذارد به سیستم تزریق می‌کرد، شاید خیل قابل توجهی از کودکان، کانون را به مدرسه ترجیح نمی‌دادند جایی که خود مسوولان معتقدند مکانی مناسب برای ماندن نیست

دنیای اقتصاد

ایران نایب قهرمان شد!!!!

مصرف لوازم آرایش در خاورمیانه
سهم زنان ایرانی از مصرف لوازم‌آرایش سالانه یک‌میلیارد دلار است

گروه جامعه- امروز مثل سال‌های دور، آرایش کردن دیگر گناه نیست، حالا اگر صورتت ساده باشد، می‌گویند از قافله زیبایی عقب مانده‌ای. سادگی کالای نایابی شده که شاید دیگر قیمتی هم نداشته باشد.
می‌گویند زنان ایرانی نیز همپای زنان تمدن‌های دیگر از زمان ساسانیان سرخاب و سفیداب داشته‌اند تا به امروز! در حالی که همواره زنان را طرفداران اصلی آرایش می‌پندارند؛ اما این مردان مصری هستند که پیش از شرکت در میهمانی‌ها پودر به صورت خود می‌زدند. به هر روی این پدیده نیز از گذشته تاکنون از قافله نوشدن عقب نمانده و دستخوش تغییر شده است، حالا دخترانی که لباس پرزرق و برق نوجوانی را بر تن دارند، پر و پا قرص‌ترین طرفداران آرایش هستند و حتی در این ماراتن نسبت به دختران جوان 22-24 ساله، شتاب بیشتری دارند.
این در حالی است که کمی دورتر، در کشورهایی که توسعه‌یافتگی را تجربه می‌کنند، زنان 40، 50 سال به بالا، مشتریان لوازم آرایشی هستند.
اما از آنجا که پایتخت‌نشینان همواره تافته جدابافته بوده‌اند، در این زمینه نیز نسبت به شهرستان‌ها فاصله زیادی دارند.
به طوری که در مناطق دیگر ایران هنوز هم بر عقاید خود پابرجا هستند و بر حفظ حجب و حیای دخترانه پا می‌فشارند. البته در همین پایتخت نیز کم نیستند دخترانی که هنوز بی‌اعتنا به تبلیغات گسترده رسانه‌ها در جامعه زندگی می‌کنند؛ اما به هر روی شواهد حاکی از آن است که سن آرایش در ایران مانند هر پدیده دیگری رو به کاهش است و این موج تمام نقاط ایران را به تلاطم واداشته است. حال ممکن است برخی از شهرهای کشور کمتر تحت تاثیر آن قرار گرفته باشند.
قرایی مقدم، جامعه‌شناسی است که مقوله آرایش کردن در میان زنان و دختران را از دو بعد مثبت و منفی بررسی می‌کند.
او بر این باور است که در همه جوامع دختران مظهر زیبایی، طراوت و شادابی جامعه هستند. در روستاها دختران لباس عروسی که بر تن می‌کنند چشم‌هایشان را با «وسمه» می‌آرایند و با سرخاب به صورت خود زیبایی می‌بخشند، چنین رسم‌هایی در عین سادگی زیباپسندانه است.
این جامعه‌شناس می‌افزاید: «در عین حال افراطی که برخی از دختران و پسران به آن دچار می‌شوند. بعد منفی ماجرا است؛ اما باز هم این افراط‌گرایی در حدی نیست که برخی آن را بزرگ می‌کنند و گناه این عده را به گروه بزرگ‌تری عمومیت می‌بخشند، تا جایی که 90درصد دختران، این‌گونه نیستند. این هم یکی از اقتضائات جامعه است که عده‌ای در آن دچار افراط و تفریط می‌شوند.»
او معتقد است برخلاف اعتقاد عموم برخی از جوان‌ها که خلاف آداب‌ جامعه حرکت می‌کنند، اعتقادات دینی دارند.
ادب از که آموختی...
قرایی‌مقدم تاکید می‌کند: «آنهایی که در جامعه با آرایش غلیظ حاضر می‌شوند، نه تنها در میان افراد سنتی جامعه بلکه از سوی دخترانی که آرایش ملایمی دارند نیز مورد تحقیر واقع می‌شوند و همین امر می‌تواند بسیاری را از حرکت به سوی رفتارهای افراطی منع کند، کسانی که آرایش غلیظ می‌کنند خودباخته‌اند، اما این هم لازمه جامعه است؛ چرا که اگر جامعه یکدست باشد، در مسیر پیشرفت باز خواهد ماند.»
تلویزیون مقصر است
او یکی از دلایل کاهش سن آرایش دختران را در سریال‌های تلویزیونی می‌‌بیند و آن را محرک می‌خواند و دلیل دیگر آن را در لباس‌های تیره‌ای می‌داند که غم را به جوان‌ها القا می‌کند و همین امر آنها را تحریک می‌کند که زیبایی خود را در چهره به رخ بکشند.
90 درصد قاچاق
فروشندگان داخلی لوازم آرایش راه شهرهایی چون بانه را خوب بلدند تا مارک‌های تقلبی انواع لوازم آرایش را به نصف قیمت از دست قاچاقچیان بخرند و با چند برابر قیمت، آن را به مشتریان خود بفروشند از آنجا که اغلب مصرف‌کنندگان، قادر به تشخیص اصل از فرع این نوع لوازم نیستند در دام سودجویان گرفتار می‌آیند و رفته‌رفته عوارض تقلبی بودن آن را روی پوست خود مشاهد می‌کنند. این در حالی است که وزارت بهداشت از هر دستاویزی بهره می‌برد تا هشدار خود را به گوش زنان و دختران برساند که تنها 10درصد لوازم آرایشی موجود در بازار از مجاری قانونی وارد کشور شده‌اند و 90درصد آن به صورت غیرقانونی وارد کشور می‌شود؛ اما انگار گوش کسی بدهکار این تذکرات نیست و تا نام حراجی و دبی به میان می‌آید این دختران جوان هستند که بدون کسب اطمینان از مرغوبیت این کالاها برای خرید از چنین مغازه‌هایی سر و دست می‌شکنند.
قرایی‌مقدم در خلال اظهاراتش به جنبه‌های اقتصادی «آرایش» نیز اشاره می‌کند و می‌گوید که یکی از ابعاد چنین پدیده‌‌ای اشتغال است. تمایل دختران به آرایش کردن می‌تواند به اقتصاد تولید منجر شود و بیکاری کاهش یابد. این درحالی است که با وجود آنکه ایران پس از عربستان دومین مصرف‌کننده لوازم آرایش در خاورمیانه است. اما هنوز این صنعت در کشور بومی نشده است. از سوی دیگر ساختار جوان جمعیت و حجم تقاضا برای مصرف این نوع لوازم در ایران تا جایی گسترده شده است که تولیدکنندگان خارجی می‌کوشند بازار ایران را از دست ندهند. شاید همین دلیل کافی باشد که یورو مونیتور در یکی از گزارش‌های خود اعلام می‌کند، طی چند سال اخیر چیزی بالغ بر 3میلیارد دلار به لوازم آرایشی، عطر و ادکلن تبدیل شده و بیشتر این اقلام در میان کشورهای توسعه‌یافته راه ایران و عربستان را پیموده است.
سهم یک میلیاردی زنان ایرانی
طبق بررسی‌هایی که زنان جهان را در بر می‌گیرد، مقوله زیبایی سالانه 160میلیارددلار برای زنان جهان خرج برمی‌دارد و البته در این میان نیز زنان ایرانی سالانه چیزی حدود یک‌میلیارد دلار برای زیبایی خود هزینه می‌کنند.

دنیای اقتصاد۲۷/۱/۸۷

نسل اعصاب خردها

شاید این روزها پیدا کردن فردی آرام و بدون استرس کار سختی باشد. فقط کافی است جایی در میانه اتوبوس، تاکسی، مترو یا خیابان باشی تا آن وقت هر لحظه با آدم‌هایی که به قول خودشان اعصاب ندارند روبه‌رو شوی.

کوچک و بزرگ هم ندارد. همه اعصابشان خرد است.
یک تنه سخت در پیاده‌رو یا لگد شدن انگشت‌های پا در اتوبوس کافی است تا ضارب و مضروب به جان آمده و بساط دعوا را پهن کنند.
البته بعضی‌ها می‌گویند اعصاب خردی بیشتر ژستی است که همه‌گیر شده اما برخی هم باور دارند که نسل های جدید واقعا اعصابشان داغان است.
عده‌ای هم گمانه‌زنی‌هایشان به دهه 60 برمی‌گردد و همه چیز را به جنگ نسبت می‌دهند و در مقابل بعضی هستند که کمرنگ شدن دین در جامعه امروز را عامل ناآرامی‌های ذهن می‌دانند.
اما دلیل اصلی هر چه که باشد واقعیت این است که ایرانی‌ها بیشترشان اعصاب ندارند.
تعریف اعصاب خردی
فربد فدایی، روانپزشک، اعصاب خردی را به صورت علمی تعریف می‌کند.
طبق تعریف او نزدیک‌ترین معنایی که برای اعصاب خردی وجود دارد همان فشار روانی یا استرس است و آن زمانی به وجود می‌آید که فرد در معرض رویدادهایی قرار می‌گیرد که از یک سو نظم زندگی‌اش را بر هم می‌زند و از دیگر سو نیاز به سازگاری دوباره دارد.
او البته تمامی این فرآیند را همراه با فشاری می‌داند که هم بر جسم و هم بر روح وارد می‌شود و می‌گوید: در چنین شرایطی احساس آرامش و راحتی که فرد به آن خو کرده بود از دست می‌رود و به همین علت در معرض اضطراب، افسردگی و پرخاشگری قرار می‌گیرد.
به باور این روانپزشک، این حالت‌‌ها از مصداق‌های تحت تاثیر استرس بودن است که طی آن فرد با کوچک‌ترین محرکی عکس‌العمل شدید از خود نشان داده یا وظایف و تکالیفش را به عنوان یک شهروند ترک می‌کند.
به طور مثال او قانون شکنی می‌کند، از چراغ راهنما عبور می‌کند، نوبت را رعایت نمی کندو مالیات نمی‌دهد ...
او این حرکات را ناشی از فشارهای متعدد و پشت سر هم روانی می‌داند و برخلاف تصور بعضی‌‌ها که جوان‌ها را بیشتر در معرض استرس می‌دانند، اعلام می‌کند که استرس از همان دوران کودکی نیز می‌تواند گریبان آدمی را بگیرد. به گفته فدایی کودکانی که محیط امن را تجربه نمی‌کنند خیلی سریع‌تر برآشفته می‌شوند و احساس عدم امنیت یا اضطراب می‌کنند به نحوی که مثلا حاضر نمی‌شوند جدایی از مادر را تحمل کنند؛ چرا که می‌ترسند او را از دست بدهند. البته این وضعیت به گونه‌ای دیگر نیز رقم می‌‌خورد و آن هنگامی بروز می‌کند که فرد در صورت برخورد با ناکامی به پرخاشگری و گریه و زاری متوسل می‌شود.
در این میان فدایی به وضعیت سالمندان هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در سالمندان فشارهای شدید روانی خیلی وقت‌ها به شکل نشانه‌های جسمی بروز می‌کند مثلا فرد دچار سردرد، دل‌درد، کمردرد و امثال آن می‌شود به گونه‌ای که برای آن هیچ منشا جسمی قابل تشخیص نیست.
استرس را یاد می‌گیریم
تحقیقات نشان داده است که بسیاری از رفتارهای بشر جنبه ارثی دارد به این شکل که او بیشتر خصوصیات اخلاقی‌اش را از پدر و مادر به ارث می‌برد. به همین جهت ارثی بودن یا نبودن استرس و پرخاشگری را از این روانپزشک پرسیدیم که او پاسخ داد: تحمل انسان‌ها در برابر استرس به عوامل چندی بستگی دارد که ارث هم در این میان دارای نقش است. اما مهمترین عامل در رابطه با پرخاشگری و فشار روانی، یادگیری و آموزش است؛ یعنی اگر کودک بیاموزد که در برابر فشارهای روانی با صبر، متانت و آرامش به دنبال راه‌حل منطقی مشکل باشد در آن صورت در بزرگسالی هم در برابر فشارهای روانی به سرعت از پا در نمی‌آید و پرخاشگری نمی‌کند.
از هر سه‌نفر یک نفر عصبی‌است
اینکه چند نفر از ما ایرانی‌ها افرادی مضطرب، پرخاشگر و در حال مبارزه با فشارهای روانی هستیم موضوع سوال دیگر ما از فدایی بود. البته او آمار دقیقی در این باره نداشت ولی در توضیح مطلب گفت: عصبی‌بودن بر حسب هر جامعه متفاوت است و یک مساله فرهنگی به شمار می‌آید. حتی در اروپا هم بین مردمان شمال و جنوب آن تفاوت وجود دارد به طوری که افراد شمال عموما با رفتارهای آرام‌تر با مسائل روبه‌رو می‌شوند ولی جنوبی‌ها با رفتارهای هیجانی. ولی به طور کلی طبق آمار موجود حدود 30درصد افراد هر جامعه امکان دارد که در هر زمان دچار اختلال سازگاری که ناشی از استرس‌های روانی است، شوند که این مساله در مورد مردم ایران هم صدق می‌کند.
پیشگیری بهترین درمان
این روانپزشک در ادامه به راه‌های درمان استرس نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: بهترین راه پیشگیری است؛ یعنی از ابتدا کودک درخانواده، مدرسه و جامعه بیاموزد که در برابر مشکلات با صبر، متانت و تعقل روبه‌رو شود اما اگر فرد چنین آموزشی ندید باید کوشش کرد تا عوامل استرس‌آور در محیط زندگی مثل ازدحام جمعیت، سر و صدای زیاد، نبودن امکانات حمل‌ونقل، گرانی، بیکاری، جرم و جنایت و ... کم شود. اما در مورد مواردی که عوامل ناخودآگاه روانی یا یادگیری مستقیم در ایجاد رفتارهای پرخاشگرانه نقش دارد، روش‌های روان‌درمانی و رفتار درمانی مفید است به ویژه درمان گروهی برای نمایش اینکه دیگران چگونه قادر به مقابله با عوامل استرس‌آور بوده‌‌اند، سودمند است. در این میان در موارد معدودی هم که جنبه‌های بیولوژیک و ژنتیک در پرخاشگری نقش دارد، می‌توان از دارو استفاده کرد.
محمدحسین فرجاد، روانشناس هم در گفت‌وگو با ما، اعصاب خردی را همان استرس دانست که چیزی جز نیرویی نیست که بر قسمتی از بدن وارد شده و کار آن را مختل می‌کند. اونیز همچون فدایی، داشتن استرس را مختص سن یا نسلی خاص نمی‌داند اما معتقد است هر چه قدر امکانات فرد برای مقابله بامسائل زندگی کمتر باشد آسیب‌پذیری‌اش بیشتر است به گونه‌ای که زنان، کودکان و سالمندان آسیب‌پذیری بیشتری در برابر عوامل استرس‌آور دارند و زودتر از پا درمی‌آیند.
فرجاد در عین حال به وجود آمدن استرس و فشار را ناشی از عواملی چون مسائل شغلی، خانوادگی و مشکلات اقتصادی می‌داند و بر این باور است که عوامل درونی به وجود آمدن استرس تابعی از عوامل بیرونی هستند به گونه‌ای که فشارها از بیرون وارد شده و از درون فرد را دچار اختلال می‌کند. او در توضیح گفته‌هایش ادامه می‌دهد: امروزه در خانواده‌ها ثبات نیست و روابط انسانی کمرنگ است.
همچنین ستیزه‌های خانواده‌ها، طلاق، نابسامانی‌ها و ناهمگون بودن شرایط زیست در کنار ناامن بودن محیط کار وجود آرامش برای افراد را به مخاطره انداخته است.
این روانشناس نیز می‌گوید که آماری دقیق از میزان شیوع استرس و اعصاب‌خردی در ایران وجود ندارد ولی استرس در شهرهای بزرگ واقعا بالا و رقمی معادل 50درصد است.
فرجاد البته این ایده که ضعیف شدن باورهای دینی سبب مضطرب بودن انسان‌های امروز شده است را نقد می‌کند و این‌گونه نتیجه می‌گیرد که فشارهای روانی امروز مردم (به ویژه در ایران) علتی جز نبود تسهیلات، سرگرمی و اشتغال ندارد

دنیای اقتصاد۲۷/۱/۸۷

و این داستان ادامه ندارد!

کاهش صادرات فرش

هم‌اکنون دو میلیون بافنده فرش در سراسر کشور ساماندهی شده‌اند که از این تعداد 130هزار نفر تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند.

مرتضی فرجی، رییس مرکز ملی فرش گفت: لایحه بیمه بافندگان فرش در سال آینده به تصویب مجلس شورای اسلامی می‌رسد که براساس این لایحه سالانه 200هزار بافنده بیمه می‌شوند.
وی صادرات فرش را در سال گذشته نسبت به سال 85 رو به کاهش خواند و افزود: امسال با تمهیدات مناسب سعی می‌کنیم سهم صادرات فرش کشور که 40درصد صادرات جهانی فرش را به خود اختصاص داده، افزایش دهیم. فرجی خاطرنشان کرد: سهم صادرات ثبت شده در گمرک براساس نرخ پایه سال 80 حدود 600میلیون تومان بوده که با عملی کردن آموزش و بازاریابی در صادرات فرش سعی در افزایش سهم بازار جهانی را در سال‌های آینده داریم

دنیای اقتصاد۲۷/۱/۸۷

آخر هم نشدیم

جدیدترین گزارش مجمع جهانی‌اقتصاد از وضعیت صنعت IT

نمایی از مسابقات کامپیوتری در سنگاپور
جهان روزبه‌روز بیشتر به سمت استفاده از فن‌آوری‌های مدرن و ارتباطات گسترده پیش‌ می‌رود.


در این میان، اما اینترنت به عنوان شاه‌کلید ورود به دنیای‌مدرن و دیجیتالی امروز محسوب می‌شود.
در حقیقت توسعه ارتباطات در فضای سایبر در سال‌های اخیر بخش قابل‌توجهی از نقل و انتقالات اقتصادی و معاملات بازرگانی را به خودش اختصاص داده است.
درست به همین دلیل هم هست که مجمع جهانی اقتصاد هر سال گزارشی از جدیدترین مطالعات خود را درباره رشد صنعت IT و اقتصاد آن منتشر می‌کند.
این مجمع، اقتصاد محیط تجاری و نظارت قانونی در کشورهای موردمطالعه و آمادگی اشخاص، شرکت‌ها و دولت برای بهره‌برداری از فرصت‌ها و استفاده فعلی از جدیدترین ابزارهای IT را در تهیه گزارش سالانه خود مورد بررسی قرار داده است.
در حقیقت هدف از گزارش‌های سالانه مجمع جهانی اقتصاد، برآورد تاثیر ICT بر توسعه و رقابت‌پذیری کشورها است.
امسال هم این مجمع 127 کشور مختلف دنیا را براساس شاخص‌هایی مانند آمادگی شبکه‌ای، فضای بازار، زیرساخت، سیاسی و مقرراتی و میزان استفاده از ICT در سطوح فردی، تجاری دولتی مورد بررسی خود قرار داده است. با این همه از آنجا که دسترسی به اینترنت به عنوان سریع‌ترین و گسترده‌ترین ابزار ارتباطی در سطح جهان و یکی از مهم‌ترین عوامل در توسعه و رشد هر کشور است، گزارش امسال مجمع جهانی اقتصاد با تمرکز بیشتر روی نقش آمادگی شبکه‌ای تهیه و تنظیم شده است.
این روزها دیگر اغلب کشورهای در حال توسعه هم به استفاده از نسل جدید فناوری ارتباطات مانند اینترنت پرسرعت، WI-FI و یا WIMAX روی آورده‌اند.
به این ترتیب شکاف میان این کشورها با کشورهای توسعه یافته کمتر و کمتر می‌شود.
جایگاه کشورها و جای خالی ایران
127 کشور مختلف مورد بررسی هر کدام جایگاه خاصی را در نتیجه نهایی این بررسی در اختیار خود گرفته‌اند.
تغییر شاخص‌ها اما جایگاه کشورها را هم تغییر می‌دهد.
در دسته بندی کشورها براساس شاخص آمادگی شبکه‌ای دانمارک اولین جایگاه را با امتیاز 78/5 به خودش اختصاص داده است.
بعد از دانمارک به ترتیب سوئد، سوئیس، ایالات متحده آمریکا، سنگاپور، فنلاند، هلند، ایسلند، جمهوری کره و نروژ با امتیازهای 72/5، 53/5، 49/5، 49/5، 47/5، 44/5، 44/5، 43/5 و 38/5 رتبه‌های دوم تا دهم را در اختیار گرفته‌اند.
این در حالی است که کشورهای نزدیک به کشورها مانند قطر، بحرین، عربستان سعودی، کویت، عمان، ترکیه، آذربایجان، قزاقستان، پاکستان، تاجیکستان و ارمنستان به ترتیب رتبه‌های 32، 45، 48، 52، 53، 55، 67، 71، 89، 98 و 106 را به خودشان اختصاص داده‌اند.
با این وجود حتی در پایین‌ترین قسمت‌های جدول هم اثری از کشور ما و نام ایران وجود ندارد.
در بررسی کشورها براساس شاخص فضای بازار اما سنگاپور رتبه اول را دارد.
در این جدول امارات متحده عربی با رتبه 24، کویت با رتبه 29، بحرین با رتبه 42، عمان با رتبه 44، قطر با رتبه 48، ترکیه با رتبه 51، قزاقستان با رتبه 72، پاکستان با رتبه 75، آذربایجان با رتبه 81، ارمنستان با رتبه 102 و تاجیکستان با رتبه 121 قرار گرفته‌اند.
در جدول مربوط به شاخص زیرساخت اما ایسلند، ایالات متحده آمریکا، سوئد، دانمارک و کانادا به ترتیب اولین‌ها هستند. سنگاپور با رتبه 26، کویت با رتبه 37، عربستان سعودی با رتبه 45، قطر با رتبه 46، بحرین با رتبه 54، قزاقستان با رتبه 55، امارات متحده عربی با رتبه 56، ترکیه با رتبه 60، عمان با رتبه 76، آذربایجان با رتبه 83، تاجیکستان با رتبه 97 و پاکستان با رتبه 118 همه در جایگاه‌های بعدی این جدول قرار گرفته‌اند.
در جدول شاخص میزان استفاده فردی از IT هلند، دانمارک و سوئد جایگاه اول تا سوم را به خودشان اختصاص داده‌اند.
امارات متحده عربی، قطر، بحرین، کویت، ترکیه، عمان، آذربایجان، پاکستان، ارمنستان و تاجیکستان به ترتیب با رتبه‌های 36، 40، 43، 47، 57، 69، 90، 102، 106 و 125 در این جدول قرار گرفته‌اند. در جدول بررسی میزان استفاده تجاری از IT اما سوئد اول است. کشورهای آسیایی اطراف کشور ما هم مانند امارات متحده عربی، ترکیه، قطر، کویت، آذربایجان، عمان و پاکستان به ترتیب رتبه‌های 32، 43، 46، 51، 65، 67 و 75 را در اختیار دارند.
در بررسی این گزارش براساس شاخص استفاده دولتی از IT باز هم دانمارک جایگاه اول را در اختیار دارد و کشورهای امارات متحده، قطر، آذربایجان، ترکیه و پاکستان به ترتیب رتبه‌های 17، 27، 48، 56 و 85 را در اختیار خودشان دارند. با این همه گویا در هیچ‌کدام از این بررسی‌ها هیچ جایی برای ایران وجود نداشته است. جای خالی کشور ما در میان نام کشورهایی مانند پاکستان، قزاقستان، آذربایجان و... کاملا احساس می‌شود.
مطالعه موردی: سنگاپور و قطر
در این میان اما نام دو کشور قطر و البته سنگاپور در اغلب جدول‌های مربوط به بررسی شاخص‌های مختلف، در رتبه‌های مناسبی دیده می‌شود. جالب‌تر اما راهی است که این دو کشور برای رشد صنعت IT خود به عنوان دو کشور در حال توسعه پیموده‌‌اند.
در گزارش جدید مجمع جهانی اقتصاد از سنگاپوری‌ها به عنوان یک ملت هوشمند تعبیر شده است.
سنگاپوری‌ها در واقع خیلی زود متوجه نقش ICT در رشد اقتصاد کشور خود شده‌اند.
طبیعتا برای یک جزیره کوچک بدون هیچ منابع طبیعی قابل بهره‌وری، هیچ امیدی به جز مردم آن وجود ندارد.
این بررسی‌ها نشان می‌دهد که سنگاپور طرح گسترش IT در سرتاسر کشور را از سال 1981 به اجرا درآورده و توانسته در این 26سال به بسیاری از اهداف خود دست پیدا کند.
قطر اما به عنوان یکی از ثروتمندترین اقتصادهای جهان به تازگی راه توسعه ICT را در پیش گرفته است. در حالی که درآمد متوسط هر فرد قطری براساس این بررسی‌ها به حدود 62000دلار می‌رسد، دولت این کشور ICT و گسترش آن را به عنوان تنها راه همراهی با دنیای مدرن دانسته و به دنبال ایجاد اقتصادی مبتنی بر دانش ICT برای جهانی شدن است.
*برگرفته از وب‌سایت مجمع جهانی اقتصاد


دنیای اقتصاد۲۷/۱/۸۷

تورم‌سازان باید تاوان دهند

 
دولت در ایران به لحاظ اقتصادی نقش بزرگ و خارق‌العاده‌ای دارد. دولت بزرگترین کارفرمای ایران با استخدام نزدیک به 3میلیون نفر کارمند است که بزرگترین تولید‌کننده فولاد، اتومبیل، فرآورده‌های پتروشیمی، بنزین و ... است.


علاوه بر این در بازار پول و سرمایه بزرگترین بازرگان و مالک به حساب می‌آید. این نهاد در کشور ما با چنین ساختاری یکی از محورهای اصلی است که می‌تواند در تعیین دستمزدهای سالانه حرف آخر را بزند و این قدرت را دارد که نهادهای کارگری و کارفرمایی را در نهایت با خواسته‌های خویش همراه سازد. با توجه به اینکه مذاکرات مربوط به دستمزد در سال 1387 عموما با رهبری نهاد دولت و نمایندگان آنها انجام می‌شود، نقش نهاد دولت در این باره سرنوشت‌ساز است.
دولت چه می‌تواند انجام دهد و چه انجام دهد؟ در مذاکرات 3 جانبه پیش رو برای مزدهای 1387 اولا دولت باید نقش بی‌طرفی کامل خود را ایفا نماید و به ویژه از گرایش به سمت نهادهای کارگری اجتناب کند. تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد که در برخی مقاطع دولت از این نقش خارج شده و در نقش مدافع کارگران ایفای نقش نموده است.
نماینده دولت در مذاکرات آتی می‌تواند با شنیدن خواسته‌های منطقی و اصولی کارگران و کارفرمایان و انتقال درست، دقیق و کامل به کابینه در رسیدن به نقطه مطلوب کمک کند. واقعیت این است که کارفرمایان ایرانی تمایل دارند سطح زندگی کارگران افزایش یابد، اما با توجه به مجموع شرایط طی سال 1386 و افق پیش‌رو، از این هدف و عینیت بخشیدن به همه خواسته‌های کارگران بازمانده‌اند. انتظار می‌رود نماینده دولت در مذاکرات 3 جانبه با ارائه اطلاعات دقیق به کابینه از خواسته‌ها و توانایی‌های کارگران و کارفرمایان در مقطع کنونی از دولت کمک بگیرد.
کاهش عوارض تولیدی، کاهش ضریب و درجه مالیات بر شرکت‌ها، کاهش پرداخت حق بیمه کارفرمایان به سازمان تامین‌اجتماعی می‌تواند بخشی از فشار بر واحدهای تولیدی و صنعتی را کاهش دهد و برای یک دوران گذر به کارفرمایان کمک کند که میزان پرداختی خود به کارگران را افزایش دهند. علاوه بر این دولت می‌تواند با پرداخت سهم بیشتری از حق خوار و بار، حق مسکن و پرداختی‌های متنوع دیگر به کارگران به افزایش قدرت خرید ایشان در سال 1387 کمک کرد و از وارد شدن فشار نامتعارف به کارفرمایان جلوگیری نماید. وقتی نهاد دولت-با هر گرایشی سیاسی و بدون توجه به اینکه چه گروهی دولت را در اختیار دارند- نقش اول را در دامن زدن به تورم دارد، وقتی مناسبات سیاست خارجی دولت اقتضا می‌کند همکاری‌های اقتصادی با جهان در موقعیت ویژه‌ای قرار گیرد و به این ترتیب به کارگران و کارفرمایان فشار وارد شود باید بپذیرد که دست کم در یک دوره کوتاه‌ به این دو گروه کمک کند. خوشبختانه در 3 سال اخیر درآمدهای ارزی دولت از فروش نفت خام رشدهای بالایی را تجربه کرده است و دست او برای محقق کردن امور یاد شده باز است. نهاد دولت در چنین شرایطی است که باید از شرکای اجتماعی و اقتصادی خویش حمایت کند.
حقوق و دستمزد و عدالت
مقوله شریف و ارجمند عدالت چون خورشیدی تابان نور خود را به همه دل‌ها می‌تاباند و آن را روشن می‌کند.
افکار عدالت انکار که انکار خورشید است و هیچ فرد عاقلی چنین کاری نمی‌کند. همه انسان‌ها و گروه‌های اجتماعی با هر گرایش فکری و هر شیوه کسب‌وکار و زندگی علاقه‌مندند که در مناسبات خویش با جامعه مناسبات درون گروهی خود و مناسبات دولت با ملت شاهد اجرای عدالت باشند. عدالت خواهی کالایی نیست که به انحصار فرد یا گروهی درآید و دیگران را محروم کند.
عدالت خواهی در همه مناسبات باید جایگاه ویژه داشته باشد و اجرای آن یک ضرورت است. اما پرسش مهم این است که معنا، تعریف و محدوده عدالت چیست؟ عدالت چیست؟ کدام رفتار و تصمیم عادلانه است؟ کدام فعالیت و خواسته ناعادلانه است؟ در ایران امروز مقوله عدالت بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است و بسط آن در دستور کار دولت نیز قرار دارد.
به این ترتیب انتظار می‌رود در تعیین دستمزد سال 1387 که سرنوشت میلیون‌ها کارگر و ده‌ها هزار کارفرمای بزرگ و کوچک را تحت تاثیر قرار می‌دهد، مقوله عدالت جایگاه بلندی داشته باشد. عدالت حکم می‌کند کارگران در شرایط مناسب مادی و روحی باشند و در این باره تردیدی نیست. اما عدالت همچنین حکم می‌کند کارفرمایان نیز در شرایط دشوار و طاقت‌فرسا قرار نگیرند.
اگر کارفرمایان مبسوط الید بودند و می‌توانستند خواسته‌های کارگران را درباره میزان افزایش دستمزد اجابت کنند، عدالت حکم می‌کرد چنین کنند. اما واقعیت این است که این توانایی در حال حاضر وجود ندارد.
چه باید کرد؟ یک راه مبتنی بر عدالت این است که ببینیم دولت چه رقمی را برای افزایش حقوق کارمندان برای سال 1387 پیش‌بینی کرده است. آنچه که از ارقام ارائه شده در لایحه بودجه می‌توان فهمید، پیش‌بینی رشد کمتر از 10درصدی برای افزایش سنواتی حقوق کارمندان است.
عدالت حکم می‌کند همین رقم را نیز برای افزایش سطح عمومی مزدها لحاظ کنیم تا تناسبی میان حقوق و دستمزد برقرار باشد. وقتی صدها هزار معلم و آموزگار به هر دلیل می‌پذیرند که حقوق دریافتی آنها در همین حد باشد و دولت به عنوان کارفرمای بزرگ افزایش بیش از 10درصد حقوق را خارج از توان خویش می‌داند، می‌توان کارگزاران را متقاعد کرد که با این روند سازگار شوند. عدالت این است که کارفرمایان به ویژه در بخش‌خصوصی همان رقمی از افزایش مزدها را تجربه کنند که دولت می‌خواهد آن را درباره کارکنان خویش اعمال کند

دنیای لقتصاد۲۳/۱۲

بحران اقتصادی زیمبابوه

میلیاردرهای فقیر
 
اسکناس 10 میلیون دلاری جدید زیمبابوه قرمز رنگ است. بر یک روی این اسکناس مهرهای رسمی خزانه‌داری کل این کشور و چند شماره سریال بی‌معنا نقش بسته است. در آن روی اسکناس تصویر ماهی‌ای که به بیرون آب دریاچه‌‌ای در پس‌زمینه سدی عظیم جهیده، دیده می‌شود.
این اسکناس که اولین بار ماه گذشته میلادی روانه بازارهای پولی شد در واقع فاقد استانداردهای تعریف شده برای مسکوکات و اسکناس تلقی می‌شود. در واقع مدت مدیدی از آخرین زمانی که دولت زیمبابوه اقدام به انتشار اسکناس کرد، می‌گذرد.

امروز این به اصطلاح اسکناس‌ها تنها وجوه رایج در زیمبابوه هستند. هفته قبل با یک اسکناس ده میلیون دلاری امکان خرید بسته‌ای دستمال توالت وجود داشت اما با گذشت یک هفته احتمالا قدرت خرید این اسکناس‌ همان اندازه هم نیست.

این روند نمادی از وضعیت ورشکسته‌ترین دولت دنیا است. تورم 100هزار درصدی زیمبابوه در نوع خود رکوردی بی‌بدیل است که موجب شده اقتصاد این کشور به قطاری از کنترل خارج شده و بی‌ترمز تبدیل شود. این اصلا عجیب نیست که زیمبابویی‌ها آموخته‌اند باید برای مواجهه با این شرایط یکی از پیچیده‌ترین بازارهای سیاه در دنیا را سامان دهند.

اگر کاسبکاران محلی نمی‌دانستند چطور اقتصاد در هم ریخته کشور را با تزریق سوخت، مواد غذایی و وجوه نقد مورد نیاز سرپا نگاهدارند احتمالا تاکنون این کشور جنوب شرق آفریقا به ورطه جنگ داخلی درغلطیده بود.

حتی اگر رابرت موگابه، رئیس‌جمهور به کناره‌گیری از قدرت در نتیجه انتخابات 29 مارس گذشته زیمبابوه رضایت دهد هم امیدی به بهبود شرایط اقتصادی کشور و مهار تورم لجام‌گسیخته نمی‌رود.

موگابه که طی 28 سال گذشته قدرت را در زیمبابوه در دست داشته و دولتش مسوول بحران اقتصادی این کشور است اعمال تحریم‌های غرب علیه کشورش و همچنان توطئه‌های آشکار و نهان انگلیس را علت اصلی سقوط اقتصادی زیمبابوه می‌داند.

هیچ یک از رقبای موگابه تاکنون طرحی جامع برای خروج از بحران اقتصادی کشور ارائه نداده‌اند. سیمبا ماکونی، عمده‌ترین رقیب انتخاباتی موگابه اخیرا ادعا کرده بود سقوط دولت موگابه به تنهایی تاثیری شگرف بر اقتصاد زیمبابوه خواهد داشت اما واقعیت این است که هیچ کس واقعا نمی‌داند احیای اقتصاد کشور را باید از کجا شروع کرد.

در تابلوهای رسمی هر 30 هزار دلار زیمبابوه برابر با یک دلار امریکاست با این حال نرخ برابری دلار زیمبابوه در مقابل دلار امریکا در بازار سیاه 35 میلیون به 1 یا 1116 برابر نرخ برابری رسمی این دو ارز است.

تمرکز جامعه بین‌المللی بر زیمبابوه تاکنون حول محور مناقشه مصادره زمین‌های زراعی مالکان بزرگ سفیدپوست و تقسیم این زمین‌ها بین هواداران موگابه دور زده است. با این حال نگاهی دقیق‌تر به روند رشد قیمت‌ها زاویه‌ای متفاوت از بحران اقتصادی زیمبابوه را نمایان می‌سازد.

میانگین حقوق ماهانه یک کارگر ساده کشاورزی در حدود 30 میلیون دلار در ماه است. کارکنان ادارات دولتی تا 5 برابر این مبلغ در ماه دستمزد دریافت می‌کنند و کارگران صنعتی معتبر تا 300 میلیون دلار در ماه دستمزد می‌گیرند.
این اعداد و ارقام تا وقتی قیمت کالاها در نظر گرفته نشود، قابل‌توجه به نظر می‌رسد. یک قوطی کوکاکولا
4 میلیون دلار قیمت دارد و بهای یک بلیط یکسره برای اتوبوس‌های درون‌شهری در حدود 10 میلیون دلار است. یک کیسه 10 کیلوگرمی آرد ذرت که نیاز خانواده‌ای‌4 - 5 نفره به نان را برای سه روز تامین کند در حدود 45 میلیون دلار آب می‌خورد.

در چنین شرایطی شکوفا شدن بازار سیاه اصلا چیز عجیبی نیست. سوخت گران‌بهاترین کالا در این بازار است. قیمت سوخت ساعت به ساعت تغیر می‌کند.

هفته گذشته هر یک لیتر بنزین به بهای 32 میلیون دلار عرضه می‌شد. هفته پیش از آن هر لیتر بنزین در حدود 25 میلیون دلار قیمت داشت و گمان می‌رود قیمت هر لیتر بنزین طی هفته جاری به 40 میلیون دلار بالغ شود.

شرایط به گونه‌ای است که گاه حتی دلال‌‌ها هم دچار سردرگمی می‌شوند. رشد سرسام‌آور قیمت‌ها موجب شده مرم برای خرید مایحتاج روزانه خود ناچار به حمل اسکناس در چمدان‌های بزرگ شوند. آنان در هر ماه میلیارد دلار می‌پردازند تا گرسنه نمانند و بتوانند آرد، شکر و روغن خریداری کنند.

دولت برای مقابله با تورم سعی کرد مالکان فروشگاه‌ها را به رعایت قیمت‌های مصوب وادار کند. به مغازه‌دارها هشدار داده شد در صورت تخطی از قیمت‌های مصوب یا تعطیلی فروشگاه‌هایشان تحت تعقیب قرار می‌گیرند. روی هم جنس‌ها برچسب‌هایی نصب شد که عملا هیچ ارزشی نداشتند. قیمت یک یخچال در حدود 10 میلیون دلار یا در واقع یک دلار امریکا در آن زمان بود.

بازرسان دولتی به فروشگاه‌ها سر می‌زدند تا از رعایت قیمت‌های مصوب دولت اطمینان حاصل کنند. برنده افرادی بودند که پول داشتند. ماموران با خود افرادی را به همراه داشتند که مقارن با حضور آنان اجناس را به قیمتی که کسری از بهای واقعی‌شان بود، خریداری کرده و با خود می‌بردند. این در واقع چیزی جز سرقت در روز روشن نبود.
واقعیت‌ها در زیمبابوه به گونه‌ای است که بعید است نتیجه حاصل از انتخابات شنبه هفته گذشته بتواند تغییری در آنها ایجاد کند. این تصویر غم‌انگیز از زیمبابوه امروز است.

منبع: اشپیگل‌

پوشش نامرئی کننده میدان مغناطیسی

مهر؛ دانشمندان انگلیسی موفق شدند نوعی «ابرماده» جدید را ایجاد کنند که در مقابل میدان های مغناطیسی به روشی آنالوگ رفتار می کند و می تواند در اطراف میدان مغناطیسی یک پوشش نامرئی کننده ایجاد کند. نتایج این تحقیقات نشان می دهد این اولین ابرماده تشدیدنشده یی است که با امواج نوری با بسامد صفر عمل می کند. در یک حرکت با بسامد صفر، طول موج بی نهایت پهن است و میدان الکتریکی و مغناطیسی از هم جدا می شوند. به این ترتیب این دانشمندان موفق شدند پوشش نامرئی کننده مغناطیسی بدون نگرانی از تداخل میدان های الکتریکی ایجاد کنند. این ساختار از یک شبکه شطرنجی ورقه یی از فلز سرب به ضخامت 300 نانومتر و پهنای 167 نانومتر در وسعت 100 نانومتر ساخته شده است. این پوشش مغناطیسی نامرئی کننده می تواند منطقه یی از فضای میدان مغناطیسی را محافظت کند بدون اینکه به میدان مغناطیسی خارج پوشش آسیبی برساند

درس گرفتن از اشتباهات گذشته

ژاپنی ها درباره روبات ها نگرش مناسب تری نسبت به دیگر جوامع دارند. این نوع نگرش هم از «شینتو» مذهب آنها ناشی می شود که برای موجودات بی جان، روح قائل است و هم از نوع نگرش صنایع به جذب نیروی کار.

برای ژاپنی ها انقلاب روباتیک اجتناب ناپذیر است و چقدر خوب است که پیشرفت یک توفیق اجباری باشد. منحنی جمعیت ژاپن از سال 2005 به این سو روندی نزولی را نشان می دهد. طبق بررسی های انجام شده، رشد منفی جمعیت در ژاپن، جمعیت این کشور را تا سال 2050 به 90 میلیون نفر کاهش خواهد داد که این یعنی 30 میلیون کمتر از جمعیت فعلی. اگر رشد منفی جمعیت تبعات زیادی برای یک کشور داشته باشد قطعاً مهم ترینش نیاز به نیروی کار در سال های آتی است.

در طول چند سال گذشته دولت ژاپن با اختصاص بودجه به فعالیت های پژوهشی روباتیک برای رفع نیازهایش، رویکرد مناسبی را اتخاذ کرده است که از آن جمله می توان به اختصاص 42 میلیون دلار به عنوان فاز اول، تا سال 2006 به پژوهش های مرتبط با روبات های انسان نما و همچنین اختصاص سالیانه ده میلیون دلار به عنوان فاز دوم این پروژه تا سال 2010 برای توسعه فناوری های مهم مرتبط با روبات ها اشاره کرد.

دولت ژاپن میزان سوددهی صنایع را با به کارگیری روبات ها در سال 2006 ، 2/5 میلیارد دلار تخمین زده است که طبق پیش بینی ها این میزان تا سال 2010 به 26 میلیارد دلار و تا سال 2025 به 70 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت. آمار منتشر شده در سال 2005 از به کارگیری بیش از 370 هزار روبات در صنایع این کشور خبر داده است که معادل است با 32 روبات به ازای هر هزار نفر کارگر. به کارگیری روبات ها در صنایع ژاپنی علاوه بر مزایایی نظیر کاهش هزینه ها و همچنین حقوق و مزایای دیگر، باعث افزایش دستمزد نیروی کار انسانی متخصص شده است. «ایمی اوناگا» رئیس کمپانی «ماتریکس» که مسوول توسعه دانش روباتیک ژاپن در ایالات متحده است، پیش بینی می کند جانشینی کارگران معمولی با روبات ها در صنایع کوچک با افزایش چشمگیر تولید در آینده یی نه چندان دور همراه خواهد بود.

در برنامه منتشر شده در سال 2007 توسط وزارت بازرگانی ژاپن پیش بینی شده است که تا سال 2025 چیزی بالغ بر یک میلیون روبات صنعتی در صنایع این کشور به کار گرفته شوند. اگر نیروی کار هر روبات را با تخمین معادل ده انسان در نظر بگیریم، کشور ژاپن در سال 2025 می تواند از ده میلیون نیروی کار انسانی که از حقوق و مزایای انسانی هم برخوردار نیستند، بهره مند شود که در مقایسه با شرایط فعلی این مقدار معادل 15 درصد نیروی کار این کشور خواهد بود. این در حالی است که هم اکنون نزدیک به 40 درصد کل روبات های صنعتی جهان در ژاپن متمرکز هستند.

یک اصل مشترک در همه مسائل وجود دارد و آن این است که همه می دانند چه چیز خوب است و چه چیز بد و آنچه در این بین اهمیت می یابد این است که یک چیز چقدر خوب است و چیز دیگر چقدر بد. اگرچه استفاده از روبات ها در صنایع، سود زیادی برای آنها در پی داشته است، اما صنایع تولیدکننده روبات ها با شکست های شدیدی در عرصه ساخت و یافتن بازار فروش محصول خود روبه رو هستند. این بحران فروش نه تنها مختص شرکت های بزرگ نظیر میتسوبیشی (که در سال 2003 حتی موفق به فروش یکی از روبات های صنعتی «واکامورای» خودش نشد) نیست، بلکه آثارش در صنایع ساخت اسباب بازی نظیر سگ «آی بو» سونی (که به قیمت دو هزار دلار در سال 2006 وارد بازار شد و هرگز نتوانست جای خود را در بازار عمومی اسباب بازی ها پیدا کند) نیز به وضوح مشهود است.

در این بین الگوهای موفق اندکی هم یافت می شود که از آن جمله می توان روبات نظافت چی«رومبا» ساخت شرکت iRobot ایالات متحده را نام برد که در سال 2002 وارد بازار شد. «هلن گرینر» رئیس این شرکت با بیان اینکه «امکان ساخت هر چیزی وجود دارد و در این میان باید دقت کرد که مردم چه چیز را خواهند خرید؟» ریشه موفقیت شرکتش را آشکار می کند که تاکنون موفق به فروش 5/2 میلیون «رومبا» به قیمت 120 دلار شده است. در سال گذشته نیز شرکت سونی از اشتباهات خود درس گرفته و اسباب بازی نسبتاً ارزان قیمت، 350 دلاری، خود را وارد بازار کرده است. در همین حال، i-Sobot دیگر شرکت ژاپنی، با عرضه روبات 300 دلاری خود، مجهز به 17 موتور و همچنین امکان نمایش عکس العمل در برابر شنیدن برخی کلمات خاص، نسل جدیدی از اسباب بازی های پیشرفته و ارزان قیمت را روانه بازار کرده است

www.etemaad.com

اینترنت در خطر از کار افتادن

کارشناسان انگلیسی هشدار دادند که اینترنت تحت فشار افزایش تقاضا برای ویدیوی آنلاین ممکن است ظرف دو سال از کار بیفتد. افزایش بازدیدکنندگان وب‌سایت‌های ویدیویی مانند یوتیوب و آی پلی بی‌بی‌سی، سیم‌های مسی که بخش‌هایی از اینترنت را تشکیل می‌دهند، تحت فشار شدیدی قرار می‌دهد. بنا بر هشدار کارشناسان انگلیسی با این که میلیاردها پوند صرف ارتقای زیرساخت وب شده با این حال ممکن است اینترنت کند شده و یا از کار بیفتد و متوقف شدن اینترنت تاثیر فاجعه باری بر اقتصاد خواهد داشت. به گزارش ایسنا، ترافیک اینترنت در آمریکا بیش از 50 درصد در سال افزایش می‌یابد در حالی که ظرفیت آن تنها 40 درصد رشد می‌کند. انگلیس نیز با کمبود مشابهی مواجه است به طوری که تقاضا برای وب‌سایت‌های ویدیویی طی 12 ماه گذشته افزایش یافته و به موسسه آمارگیری آنلاین هیت وایز، 178 درصد افزایش در شمار بازدید کنندگان وب‌سایت‌های ویدیویی ثبت کرده است. ارایه‌کنندگان اینترنت انگلیسی به صرف میلیاردها پوند برای تعویض سیم‌های مسی که اتصال اینترنت نهایی به خانه‌ها را فراهم می‌کنند با سیم‌های فیبر نوری پرسرعت فراخوانده شده‌اند. غول مخابراتی انگلیس، BT، نیز یک طرح ارتقای ده میلیارد پوندی دارد که آن را در پایان ماه جاری میلادی آغاز خواهد کرد اما این هراس وجود دارد که با تقاضا برابر نباشد.

www.poolnewspaper.ir