فروش سیگار تا ۱۰۰متری مدارس ممنوع می شود |
هیچ مرکزی در شعاع 100 متری مدارس حق عرضه سیگار ندارد، فروش سیگار به افراد زیر 18 سال ممنوع است و تنها خوارو بارفروشی ها، سوپرمارکت ها و عمده فروشی ها حق عرضه سیگار را دارند که از اتحادیه صنفی پروانه فروش گرفته باشند چرا که قرار است تمام سیگارها شماره سریال داشته باشند.این برنامه هایی است که به گفته مصطفی غفاری، دبیر اجرایی ستاد کشوری کنترل دخانیات قرار است تا پایان امسال اجرایی شود البته به شرطی که مصوبه این ستاد را رئیس جمهوری تایید و امضا کند. به مناسبت روز جهانی مبارزه با دخانیات (یازدهم خرداد ماه)، صبح دیروز در محل وزارت بهداشت جلسه ای مطبوعاتی تشکیل شد.غفاری از تصویب دستورالعمل عاملان مجاز توزیع و فروش فرآورده های دخانی در فروردین ماه امسال می گوید اینکه این مصوبه به دست رئیس جمهوری رسیده تا پس از تایید او این دستورالعمل اجرا شد و غفاری امیدوار است تا پایان سال این دستورالعمل عملیاتی شود.سیدموید علویان، معاون سلامت در وزارت بهداشت هم از خطرات تهدیدکننده نوجوانان می گوید: «در ایران سه درصد نوجوانان 13 تا 15 سال سیگار می کشند. حدود 9 درصد نوجوانان 13 تا 15 سال هم غیرسیگاری اند اما در معرض خطر و مستعد سیگاری شدن هستند.»به گفته علویان 14 درصد جمعیت 15 تا 64 سال کشور یعنی بیش از 10 میلیون نفر سیگار می کشند که هر چند تعداد مردان سیگاری بیشتر از زنان است اما در چند سال اخیر گرایش زنان به مصرف سیگار افزایش یافته است.معاون سلامت از افزایش سیگاری ها در کشور می گوید: «در چهار سال اخیر تعداد سیگاری ها از دو درصد به سه درصد افزایش پیدا کرده است و مصرف قلیان از 12 درصد به 26 درصد رسیده است.» - مصرف 16 نخ سیگار در روز میانگین مصرف سیگار برای یک فرد ایرانی 16 نخ است. این آماری است که غفاری با اعلام آن ضررهای اقتصادی مصرف سیگار را هم گوشزد می کند: «50 هزار نفر در سال در ایران به خاطر مصرف سیگار می میرند. سالانه 40 میلیارد تومان برای سیگار هزینه می شود و پنج هزار و 200 میلیارد تومان هم هزینه های درمان ناشی از مصرف سیگار در کشور است.» او می گوید: «26 درصد نوجوانان 13 تا 15ساله قلیان می کشند این در حالی است که مصرف یک وعده قلیان معادل کشیدن 100 نخ سیگار است و خطر انتقال بیماری های عفونی را افزایش می دهد و توتون و تنباکوی مصرفی در این قلیان ها از نازل ترین کیفیت برخوردارند.»آمارهایی که مسوولان وزارت بهداشت در این جلسه ارائه می دهند حاکی از افزایش مصرف سیگار و قلیان است اما غفاری نتایج یکی از نظرسنجی ها را اعلام می کند که نشان می دهد هرچند نگرش افراد نسبت به مصرف دخانیات منفی است اما در عمل شاهد افزایش مصرف این مواد هستیم.به گفته غفاری هشت درصد افراد مخالف جمع آوری قلیان از اماکن عمومی بوده اند.سیدموید علویان هم درباره سرنوشت قلیان های اکسیژنی در پاسخ به یکی از خبرنگاران می گوید: «وزارت بهداشت با قلیان های اکسیژنی مخالف است و آن را تایید نمی کند.»علویان و غفاری در بخشی از سخنانشان قاچاق سیگار در کشور را تایید می کنند. علویان می گوید: «انحصار دخانیات در کشور ما دولتی است و معتقدم اصل 44 نباید در این عرصه اجرایی شود و بخش خصوصی را نباید وارد این عرصه کنیم منتها در این سیستم قاچاق فرآورده های دخانی ما را تهدید می کند چرا که در کشورهای همسایه هم قاچاق این مواد به راحتی انجام می شود.»غفاری برای حل مشکل قاچاق شماره دار کردن سیگارها را راه حل می داند: «باید تمام سیگارهای تولیدی در جهان شماره سریال داشته باشند و هیچ سیگاری بدون برچسب عرضه نشود و اگر دستورالعمل ستاد مبارزه با کنترل دخانیات توسط رئیس جمهور تصویب شود تا پایان سال تمام سیگارهای کشور شماره سریال خواهند داشت و در غیر این صورت قاچاق محسوب می شوند و با آن برخورد می شود.» |
چند روز پس از اعلام نتایج اولیه کنکور کارشناسی ارشد سال 87 وزیر علوم و رئیس سازمان سنجش از وجود نرم افزار تقلب یاب در این آزمون و کشف 235 متقلب خبر دادند؛ خبری که برای بسیاری از فعالان دانشجویی و کارشناسان عجیب بود زیرا تا پیش از این هرگز کنکور کارشناسی ارشد تا این حد متقلب نداشته است. داوطلبان متقلب با کد 11 به سازمان سنجش احضار شده اند. نوربخش دبیر هیات مرکزی گزینش استاد و دانشجوی سازمان سنجش نیز چند روز قبل از احضار چند تن از آنان و ارجاع شان به واحد تخلف و تقلب این سازمان خبر داده بود.زاهدی دیروز گفت: «قبولی این افراد اعلام نشده و کارنامه شان نیز در سایت سازمان سنجش قرار نگرفته است. ما از آنها دعوت می کنیم به سازمان سنجش بیایند. همچنین برای برآورد صحت و سقم اطلاعات ارائه شده از سوی نرم افزار تقلب یاب نیز راهکارهایی در نظر گرفته شده است.به گفته وزیر علوم 235 متقلب آزمون کارشناسی ارشد تقلب چشمی کرده اند یعنی داوطلبان از روی برگه های جلویی یا کناری شان تقلب کرده اند.وزیر علوم تاکید کرد: «اگر تقلب این افراد ثابت شود نه تنها آنها در این آزمون مردودند بلکه سال آینده نیز حق شرکت در آزمون کارشناسی ارشد را ندارند و براساس قانون تخلفات کنکور با آنها برخورد می شود.»این ماجرا یعنی معرفی 235 متقلب در کنکور سراسری هراس فعالان دانشجویی را به دنبال داشته است و برخی آن را اقدامی جدید در ستاره دار کردن یا محروک کردن فعالان دانشجویی تعبیر می کنند. تعدادی از آنها می گویند: «شاید این بار به جای ستاره از کد 11 برای محروم کردن فعالان دانشجویی در نظر گرفته شود.»
یکی از فعالان دانشجویی می گوید: «چطور ممکن است در آزمونی با آن همه مراقب(!!؟) و گزینه های پاسخ با ابعاد به آن کوچکی 235 نفر بتوانند تقلب کنند.»
مدیر روابط عمومی وزارت علوم همچنین برای تاکید بیشتر و اطمینان از سلامت کار سازمان سنجش وعده می دهد که جلسه ای در تاریخ پنج و شش خرداد با حضور 235 متقلب معرفی شده در سازمان سنجش برگزار شود هر چند رئیس روابط عمومی سازمان سنجش دکتر عبدی گفت: «هنوز تاریخ دقیق برگزاری این جلسه مشخص نیست و در روزهای آینده با دعوت از خبرنگاران چنین جلسه ای برگزار می شود.»
-
منبا:روزنامه سرمایه۵/۳/۸۷
گروه:این موضوع خیلی قدیمی شده (منظور از قدیمی: عادی)ما که با چشم علنا دیدیم...البته اگر بشود چشم را به عنوان یکی از منابع معتبر ورود اطلاعات به مغز هر انسانی به شمار آورد...
نکات جالب: ما نفهمیدیم منظور چه جور تقلب و در چه سطحی بوده... موارد دیده شده توسط اعضای گروه ء که کارنامه گرفته اند(و البته نتایج مورد نظر) و حتی شیرینی قبولی هم توزیع کرده اند!(هراس در حد تیم ملی!!!) حالا اون۲۳۵نفر چطور عمل کرده اند خدا میداند...!
|
|
متخصصان روباتیک سوئیسی در کنفرانس روباتیک و اتوماسیون پاسادنا آمریکا میکرو ملخهای روباتیکی را ارائه کردند که می توانند در حدود 27 برابر اندازه خود بجهند.
به گزارش خبرگزاری مهر، کنفرانس بینالمللی روباتیک و اتوماسیون از دوشنبه 30 اردیبهشت در پاسادنای کالیفرنیا آغاز به کار کرد و تا امروز 3 خرداد به کار خود ادامه میدهد. در این کنفرانس، متخصصان روباتیک لابراتوارهای سیستمهای هوشمند پلیتکنیک فدرال اکوله لوزان سوئیس نوعی میکروروبات جدید را معرفی کردند که میتواند همانند یک ملخ واقعی بجهد. این ملخ روباتیک تنها 7 گرم وزن دارد و میتواند در حدود 5/1 متر بجهد. این فاصله در حدود 27 برابر ابعاد این میکرو روبات است. براساس گزارش روزنامه تلگراف، این میکرو ملخ روباتیک میتواند به حسگرهای کاوشگر حوادث زمینی غیرقایل دسترس مجهز شود و یا همانند یک امدادگر در عملیاتهای اورژانس مورد استفاده قرار گیرد. در این خصوص این محققان توضیح دادند: این شکل جهش تقلید از طبیعت به میکرو روباتها امکان حرکت روی انواع مختلف زمین را میدهد. درحالی که روباتهایی که روی پا و یا چرخ حرکت میکنند نمیتوانند به این زمینها برسند. این ملخ روباتیک به پیلهای خورشیدی مجهز است که میتوانند باتریها را شارژ کنند. این پیلهای خورشیدی برای کاوش در محیطهای بسیار دور زمین و یا حتی در سیارات دیگر بسیار مفید هستند. حیوانات جهنده کوچک مثل ملخها و قورباغهها از مکانیزمهای ذخیره نیروی ارتجاعی برای جمعآوری آرام انرژی استفاده کرده و سپس این انرژی را در مدت جهش به سرعت آزاد میکنند. به این ترتیب میتوانند با کمک این انرژی و ویژگی عضلانی که دارند در ارتفاع چندین برابر اندازههای خود بجهند. این ملخهای روباتیک نیز دقیقا از این روش استفاده میکنند با این تفاوت که به یک موتور کوچک 6/0 گرمی و یک بادامک مجهز شده اند. باتریهای این روباتها انرژی لازم برای 320 جهش را در مدت 3 ثانیه فراهم می کنند. |
خانم ژانگ شین، تجسم و نمادی از چین جدید است. او توانست خود را از زندگی فقیرانه در هنگکنگ خارج کند.
وی اقتصاد را در دانشگاه کمبریج خواند و سپس در شهر نیویورک به عنوان تحلیلگر مسائل اقتصادی برای موسسه ING بارینگز و گلدمن ساچز (GS) شروع به فعالیت کرد. اکنون ژانگ 41ساله، به همراه شوهرش «یان شیایی» یک شرکت املاک و مستغلات مسکونی و تجاری بنام SOHO را در پکن اداره میکنند که در زمینه ساخت دفاتر اداری. مراکز خرید عمومی، هتلها و نیز منازل مسکونی فعالیت دارد. این گفتوگوی کوتاه با وی در مورد تب داغ رشد اقتصادی در چین در زمستان گذشته در شهر داووس سوئیس انجام گرفت.
چه ارزیابی از فضای کسبوکار در چین دارید؟
امسال هم اقتصاد چین رشد پیوسته و با قدرتی داشته است. به نظر میرسد رشد تولید ناخالص داخلی در حدود 10درصد باشد که این رشد در کل بسیار بالا است. با وجودی که مردم میگویند این رشد کاهش فاحشی خواهد یافت. اگر سری به گوشه و کنار چین بزنید متحیر خواهید شد. در هر نقطهای رونق ساخت و ساز را به چشم خواهید دید. لحظهای که از سالن فرودگاه پا به بیرون میگذارید بر روی هر تابلوی تبلیغاتی میبینید که صحبت از املاک و مستغلات است. آنچه که دولت را نگران کرده، حبابها و توانایی مردم برای خرید مسکن است و اینکه آیا این وضعیت ثبات اجتماعی را متاثر نخواهد ساخت؟ به همین دلیل است که دولت درصدد پیدا کردن راهی برای کنترل قیمت مسکن برآمده است.
دولت در مورد مسکن دقیقا چه کار کرده است؟
ابتدا، مبلغ پیش پرداخت برای خرید مسکن را افزایش داد. قبلا این مقدار 20درصد بود و شما تا 80درصد بقیه را از بانک وام میگرفتید. اکنون این پیش پرداخت از 20درصد به 30درصد افزایش یافته است. بنابراین هزینهای که افراد برای خرید خانه میکنند بالاتر رفته است، از طرفی نرخ سود وام بانکی نیز اندکی تعدیل شده و افزایش یافته است. اما از نظر دولت این اقدام کافی نبود پس با این ایده ظاهر شد که اکر یک شرکت ساختمانی 100 واحد آپارتمان میسازد فقط 20درصد آنها میتواند متراژی بیشتر از90مترمربع داشته باشد. که ایندرصد بالاترین حد بود. همه جا درباره بالا رفتن نرخ سود یا اینکه مبلغ پیشپرداختها زیاد شده است صحبت میشود، اما از ماجرای 90مترمربعها چیزی نمیشنوید.
آیا فکر نمیکنید چنین وضعیتی باعث هراس سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی میشود، اینکه نمیدانند گام بعدی دولت چیست و در آینده چه کار میخواهد بکند؟
من فکر میکنم هر سیاستی میتواند باعث هراس سرمایهگذاران خارجی شود. به همین دلیل است که سرمایهها بسیار محتاطانه و آرام آرام وارد چین شد، هر چند در حال حاضر، شاید احتیاط کردن ایده بدی از نظر بازار نباشد. هنوز وقایع سال 1997 میلادی از یادها نرفته است زمانی که بحران مالی آسیا از سقوط قیمت مسکن آغاز شد. پول زیادی وارد بازار سرمایه شده بود و هزاران ساختمان خالی وجود داشت. به این شیوه که چین در حال رشد است نیاز است هر چیزی که قرار است ساخته شود قبلا پیش فروش شود. شنیدهام قرار است پول بسیار بیشتری از وال استریت به بخش مسکن چین تزریق شود، اما تاکنون بیشتر حرف زده شده است تا اینکه عمل شود.من معتقدم بازار تنها یک راه پیشرو دارد و آن اینکه منسجمتر و بازتر عمل کند. پس ورود سرمایهها از وال استریت، دیر یا زود اتفاق میافتد. اما برای چین هرچه دیرتر باشد بهتر است زیرا سرمایههای وارده به چین میتواند خیلی غیرعقلایی رفتار کند. آنچه چین امروز انجام میدهد جلوگیری از سوءبرداشت عظیم از بازار است.
آیا مصرفکنندگان اینک پول زیادی خرج میکنند؟ آیا مردم پولی برای خرید دارند؟
قطعا. صاحبان کارخانهها که در مناطق ساحلی چین مشغول تولید مثلا کفش برای شرکت «نایک» یا پیراهن برای رالف لورن هستند، همان کسانی هستند که میتوانند خانه بخرند. البته افراد در سطوح مختلف مدیریتی آن کارخانهها نیز قادر به خرید کارخانه هستند. در پکن، 70درصد خانهها در مالکیت بخشخصوصی است. و البته این هم درست است که اگر کارگران آن کارخانهها را در نظر بگیرید احتمال میرود آنان پول کافی برای خرید خانه نداشته باشند. اما بله بهتدریج که سطح درآمد آنان بالا میرود آنها قادر به خرید خانه خواهند شد. در شرکت ما در پکن، 600 نفر کار میکنند که فکر میکنم نیمی از آنان خانه خریدهاند. آنان کارمندان عادی دفتری هستند.
زندگی در چین طی این سالها چگونه تغییر کرده است؟
زمانیکه من دختر بچهای بیش نبودم، ما هیچ چیز نداشتیم. هرکس مجبور بود وسایل مورد نیاز خود را خودش بسازد. ما خودمان میز و صندلی میساختیم. این فاصلهای است که ما طی کردهایم و اکنون همه آنها را آماده از IKEA میخریم. آنچه در 25 سال گذشته اتفاق افتاده خارقالعاده است. ما در ابتدا مجبور بودیم بسیاری چیزها برای فعالیتهای ساختمان سازی خود خریداری کنیم که همه وارداتی بودند. پنجرهها، سنگ توالتها، تهویه مطبوع، کفپوشها. امروز فقط کمتر از 5درصد از مصالح را وارد میکنیم. تمام این کارخانهها که روزی در آلمان و آمریکا بودند امروز در چین هستند. چین کارخانه همه دنیا شده است
www.donya-e-eqtesad.com
می دانیم آب مایه ی حیات است...همین طور میدانیم کره زمین تنها جایی است که در این پهنه گیتی آب در دسترس بشر گذاشته والبته میدانیم آب قابل شرب آن نسبت به سایر منابع بسیار کمتر است...در کتابهای ابتدایی هم خوانده ایم مناطق کویری و خشک اکثر مساحت کشور ما را در بر گرفته است...جراید هم که به تازگی از خشکسالی امسال خبر میدهند و هشدار....(تا اینجای بحث نکته اخلاقی و ... بود!)
اما!
نمی دانید که در بعضی نقاط اتفاقاتی می افتد که آب از آب تکان نمی خورد ...حتی در خشکسالی!
ما نه از مدیریت بحران (کم آبی و ...) و سیاست و ...سر در می آوریم ونه وقت آن را داریم...ما فقط یک سری وقایع عادی روزانه مان را در ذهنمان آرشیو می کنیم تا شاید روزی به نتیجه برسیم....
مثلا:کشته شدن یک دختر دانشجوی ترم اولی جلو در دانشگاه بر اثر تصادف.البته منظور از تصادف بر خورد شدید دو چیز به هم است ،نه اتفاق!چون تصادف در حین عبور از پیست مسابقات اتومبیل رانی عادی است.ما که نه از شهرداری توقعی داریم، نه دانشگاه، نه....ما فقط منتظریم ببینیم کی نوبت ما می رسد(منظور لقائ الهی است!)
مثالها زیادند...بقیش باشه طلبتون ...
سهم ما از تولید ناخالص ملی (GNP)چقدر است؟
آیا تاکنون از این سوال را از خود پرسیده اید؟این که وجود شمابرای کشورتان یا مردم کل دنیا... اصلا فایده و نفعی داشته یا دارد...؟!
اصلا به فلسفه وجودی خود فکر کرده اید؟
خود را در کدام گروه اجتماعی می بینید؟ قشر تولید کننده دلسوز؟،مصرف گرای افراطی؟،شخصی که از هر نظر معمولی است؟ یا....
نظرات و مقاله هایتان را بفرستید تا طی یک جمع بندی به راه حل برسیم.
گروه
یک کارشناس برنامه نویسی و شبکه های اینترنتی گفت که در هنگام تحقیق و کار بروی برنامه مترجم چند زبانه بابیلون” Babylon Dictionary” متوجه مساله مشکوکی در این برنامه رایانه ای شده است .
به گزارش قدسنا، این کارشناس رایانه ای گفت : در سال 2000 که این برنامه را به دست آوردم بسیار خوشحال شدم ،چون این برنامه چندین زبان را پشتیبانی می کند و جالب آنکه برخلاف سایر نرم افزارهای ترجمه نسخه عبری آن بسیار کامل بود و با تحقیق و موشکافی در برنامه و با بکار بردن یک فایر وال غیر صهیونیستی متوجه شدم که این برنامه اطلاعات پاکت های تی سی پی را به سروری با دامین منتهی به “سی او . آی ال” ارسال می کند .
TCP pockets to a sercer that ends with the name .co.il ) ) و با علم به اینکه این دامنه (دومین) متعلق به سرورهای سایتهای اسرائیلی است ،اطمینان پیدا کردم که این یک شرکت یهودی با برنامه نویسان یهودی است که هر چند به امریکا یا کشوری دیگر مهاجرت کرده است اما سیاستهای صهیونیستی را دنبال می کند و در سیستم جاسوسی یهودیان اسرائیل بکار می رود .
وی ادامه داد : این نرم افزار با برنامه کم حجمی که بطور مخفیانه با خود همراه دارد و بروی رایانه کاربر نصب می شود ، قادر است به راحتی اطلاعات و برنامه و اعداد و ارقام دستگاه و به اصطلاح کاربردهای statistics را بخواند و ضبط کند و در هنگام اتصال به اینترنت برای مسیر اینترنتی مشخص شده در برنامه بفرستد و هر چند اگر تصور کنیم که کار این برنامه محاسبات و آمارگیریهای سری و تحقیقات اکتشاف اسنادی باشد ، نه جاسوسی مستقیم ، باز هم باید گفت که اطلاعات ارسالی ،در مسیر کمک به جریان بخشی به اقتصاد صهیونیسیم جهانی خواهد بود و به نوعی جاسوسی آشکار به حساب می آید .
شرکتهای یهودی جهان به شدت در امور تجسسی دخالت می کنند و اخیرا با خرید تمام شرکتهای بزرگ firewall سهم خود را از بازار تجسس و دزدی اطلاعات بشدت بالا برده اند و در صورت تردید در این مساله می توان با جستجویی اندک درباره شرکت سرمایه گذاری mashov در اینترنت اطلاعاتی در این باره بدست آورد .
وی می افزاید که برنامه جاسوسی موجود در بابیلون کارکرد سی پی یو ( CPU performance) را به شدت تضعیف کرد و آنرا تحت فشار می گذارد تا سرانجام بتواند اطلاعات جمع آوری شده را از روی خطوط اینترنتی به سوی سازندگان خود ارسال کند .(حالا فهمیدم چرا در هنگام کار با “بابیلون” درصد استفاده از سی پی یو تا 100 درصد می رود)
پیش از این فاش شده بود که موساد همکاری بسیار نزدیکی با سایت اینترنتی یاهو داشته است و نرم افزارهای طراحی شده توسط این شرکت توسط سرویس اطلاعات رژیم صهیونیستی تحت کنترل قرار دارد و “یاهوو مسنجر” از جمله این نرم افزارهای پیشرفته است که قابلیت جاسوسی دقیق برای موساد را دارا می باشد.
این نرم افزار قادر است کلمات را در قالب نوشتار یا گفتار تفکیک و حساسیت خود را به کلید واژه های تعریف شده نشان دهد که ازهمین طریق موساد قادر است با ردیابی افرادی که از این نرم افزار برای ارسال مکالمات فوری و یا نامه های الکترونیکی استفاده می کنند، محل فعالیت رایانه مورد استفاده را شناساسی کند و مخالفان خطرناک را که اقدامات امنیتی موثر می کنند از میان بردارد .
وی افزود : بعید نیست که تلفنهای همراه نیز در درون خود اینگونه برنامه های ناشناخته و مخفی جاسوسی داشته باشند و براحتی اطلاعات و موقعیت دارنده خود را در اختیار سازندگان این تجهیزات مدرن قرار دهد
http://forum.persiandown.com
واردات کشورهاى عربى از آمریکا در سال ۲۰۰۷ نسبت به گذشته افزایش یافت و صادرات نفتى و غیر نفتى کشورهاى عربى به آمریکا بخش اعظمى از حجم معاملات تجارى آمریکا را به خود اختصاص داد، به طورى که مجموع حجم صادرات و واردات میان آمریکا و کشورهاى عربى در سال ۲۰۰۷ به ۱۳۰ میلیارد دلار رسید، درحالى که این رقم در سال ۱۹۹۸ از ۳۷ میلیارد دلار تجاوز نمى کرد. افزایش قیمت نفت باعث شد تا ارزش صادرات نفت کشورهاى عربى براى چهارمین سال پیاپى بیشتر شود، به طورى که ارزش صادرات نفت این کشورها در سال ۲۰۰۷ به ۸۵ میلیارد دلار رسید که ۱۰ میلیارد دلار نسبت به سال ۲۰۰۶ یعنى ۱۳ درصد بیشتر است. به طور متوسط درآمدهاى نفتى کشورهاى عربى صادر کننده نفت در سال ۲۰۰۷ ، ۱۲ درصد افزایش یافت، اما لیبى از جمله کشورهایى بود که درآمدهاى نفتى اش ۳۳ درصد افزایش پیدا کرد.
میانگین واردات کشورهاى عربى از آمریکا حدود ۳۴ درصد افزایش یافت که این درصد در میان کشورهاى مختلف بین ۷ الى ۱۰۰ درصد متغیر بود.
واردات کشور عربستان از آمریکا در سال ۲۰۰۷ ، ۳۷ درصد افزایش و به ۱۰/۴ میلیارد دلار رسید. واردات قطر از آمریکا نیز به ۲/۸ میلیارد دلار رسید. واردات کشور مغرب نیز براى نخستین بار در سال ۲۰۰۷ از مرز یک میلیارد دلار گذشت و به ۱/۳ میلیارد دلار رسید. واردات الجزایر از آمریکا با ۴۵ درصد افزایش به ۱/۷ میلیارد دلار و واردات اردن ۳۰ درصد افزایش یافت. ارزش واردات کشورهاى عربى از آمریکا در دفتر تحلیل هاى اقتصادى ۴۵ (چهل و پنج) میلیارد دلار برآورد شد، اما خدمات شامل واردات نمى شود.
تضعیف ارزش دلار در افزایش واردات کشورهاى عربى بر حسب انتظارات تأثیرگذار بود، به طورى که هیأت خدمات صادرات کشاورزى وابسته به وزارت کشاورزى آمریکا اعلام کرد تعداد زیادى از کشورهاى عربى براى تأمین مایحتاج کشاورزى خویش از جمله گندم و حبوبات به بازارهاى آمریکا رجوع کردند. درصد افزایش صادرات و واردات کشورهاى عربى از آمریکا در جدول زیر طى سال ۲۰۰۷ عنوان شده است
http://www.iran-newspaper.com/
در شرایطی که معمولا سدسازی در کشورها نوعی شاخص توسعه تلقی میشود، اما کارشناسان در این همایش با برشمردن پیامدهای ساخت سد در کشور، خلاف این مدعا را اثبات کردند.
فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر در زمینه آب یکی از سخنرانانی بود که با انتقاد از نحوه مدیریت پایدار آب، تضادهای آن را با اصل 44 قانون اساسی یکی از ضعفهای این بخش قلمداد کرد.
او رویکرد مدیریت آب از دیدگاه تناسب با توسعه پایدار را به دو بخش مدیریت تقاضا و مدیریت عرضه تقسیم کرد: «برنامهریزی در مدیریت تقاضا میتواند به کاهش هدررفت بیانجامد این درحالی است که میزان هدررفت در شبکههای آبرسانی شهری 50درصد به بالا است. در عین حال در بخش کشاورزی نیز با 60 تا 80درصد، هدررفت مواجهیم این در حالی است که با این میزان هدررفتی که در بخش کشاورزی به وجود میآید، میتواند گنجایش سدهای زیادی را اشباع کند. بنابراین میتوان با یک حرکت، بسیار کمهزینهتر از ساخت سد به کنترل میزان مصرف آب پرداخت. ما همه گزینهها را رها کردهایم و تنها راهحل را ساخت سد میدانیم.»
ظفرنژاد یکی از راهکارهای مدیریت تقاضای آب را در به کارگیری ابزارهای مالی چون کاهش یارانهها دانست: «در بخش مدیریت عرضه نیز ساخت سد به تنهایی کافی نیست، چرا که بازیافت، بازچرخانی آب یکی از روشهایی است که در دنیا کاربرد بسیار دارد به نحوی که در ایالات متحده آمریکا آب در مصارف صنعتی تا 25بار بازیافت میشود، اما در ایران هیچ گونه بازیافتی دیده نمیشود.»
او در بخش دیگری از سخنان خود به یکی از تاثیرات منفی سدها بر منابع آب اشاره کرد: از آنجا که سدها آب را در مقابل نور مستقیم خورشید قرار میدهند به کاهش سالانه 5 تا 10میلیارد مترمکعب آب منجر میشوند، برای مثال در سد کرخه سالانه 30میلیون مترمکعب آب تبخیر میشود، بنابراین با ساخت سد نه تنها بر منابع آب اضافه نمیکنیم که تنها توهم توسعه منابع آب را ایجاد میکنیم. به باور این کارشناسان سدهایی که در ایران ساخته میشوند غالبا مشکلات زیادی دارند به طوری که هیچ کدام از سدهایی که ساخته شدهاند ارزیابی تطبیقی ندارند؛ در عین حال در کشور به وفور با سدهای سوراخ مواجهیم که هزینههای هنگفتی صرف پوشاندن آنها میشود.
او در ادامه به یکی از پیامدهای سدسازی، اشاره کرد: «یکی از پیامدهای سدسازی کاهش کیفیت و بو گرفتن آب است، البته نابودی زیستگاههای رودخانهای از دیگر پیامدهای سدسازی بیرویه است که اگر با همین سرعت پیش برویم در آینده نام رودخانه برای فرزندان ما نامی ناآشنا خواهد بود.» تخریب میراث فرهنگی، میراث طبیعی، ویرانی جنگلها مانند جنگل البرز، تخریب تالابها و تخریب دریاچههایی مانند دریاچه ارومیه از جمله پیامدهایی است که ظفرنژاد ناشی از ساخت سدهای بیرویه بر میشمارد.
ظفرنژاد در پاسخ به یکی از مخاطبان خود که درخصوص اهمیت سدها در تولید برق پرسید، گفت: «کشورهای توسعهیافته به سوی نیروگاههای گازی جهتگیری پیدا کردهاند که در عین حال بهترین گزینه موافق با محیطزیست نیز معرفی میشود. حتی ناکارآمدی سدها در کنترل سیلابها نیز برای آنها یک اصل ثابت شده است. بنابراین ساخت نیروگاههای گازی کمهزینهترین گزینه برای ایران تلقی میشود.»
در ادامه این جلسه محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع نیز پشت تریبون قرار گرفت و گفت: «در حال حاضر ایران به کشوری تبدیل شده که به اعتراف متولیان حوزه مدیریت آب و بخش کشاورزی هنوز نمیتواند آب فراهم شده موجود را با راندمانی درخور و طبق استانداردهای جهانی بهرهبرداری کند. این در حالی است که 2500 سال پیش ایرانیان شبکه پیچیدهای از تاسیسات آبیاری را ایجاد کردند که هم طغیان آب را مهار میکرد و هم زمان خشکسالی ذخایر مورد نیاز آب را تامین میکرد.»
او سخنانش را با طرح این سوال که آیا توسعه پایدار دیگر ارکان و زیربخشهای توسعه در ایران که متاثر از «سدسازی» است مهیای چنین رشد حیرتانگیزی هست یا خیر، ادامه داد: «دستکم 90درصد آب قابل استحصال کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود. این در حالی است که به ازای هر مترمکعب آبی که وزارت نیرو در اختیار بخش کشاورزی قرار میدهد تنها 63/0درصد کیلوگرم ماده غذایی تولید میشود در حالی که این نرخ در جهان حدود 3 کیلوگرم است.
حال آنکه برای تامین غذای جمعیت در حال رشد در افق چشمانداز بیست ساله کشور، این رقم باید به 6/1 مترمکعب برسد یعنی سه برابر رقم فعلی.» درویش در ادامه توضیح داد: «در شرایطی که حداقل 15درصد از تولیدات کشاورزی کشور ضایع میشود؛ با این اوصاف و با توجه به تولید 100میلیون تن مواد غذایی در کشور، سالانه 15میلیون تن از این مقدار ضایع میشود، بنابراین ضایعات آب نیز به حدود 24میلیارد مترمکعب میرسد و این رقم معادل 70درصد آب ذخیره شده در 93 سد کشور است. این در حالی است که بر مبنای محاسبات انجام شده در وزارت جهاد کشاورزی برای رفع وابستگی از واردات گندم، ذرت، شکر و روغن نباتی تنها به 12میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم و ما دو برابر آن را هدر میدهیم.»
این کارشناس بر این باور است که سزاوارتر آن است که به جای آنکه تمام همت خویش را معطوف ساخت سدهای بیشتر کنیم نخست توان نرمافزاری و سختافزاری کشاورزی خود را ارتقا دهیم. او میگوید: هنوز نمیتوانیم همه آبی را که با این مرارت پشت سدها ذخیره میکنیم به سوی مزرعه و عرصه تولید هدایت کنیم، چرا که راندمان آبیاری کشور در بخش کشاورزی در بهترین حالت هیچگاه بیشتر از 38درصد گزارش نشده است.
درویش در حالی به این ارقام اشاره میکند که میگوید 70 سال دیگر زمانی است که این سدها به پایان عمر خود رسیدهاند و به دلیل پر شدن از رسوبات بیشتر مناسب یک زمین فوتبال خواهند بود و اینجا است که عدم تناسب وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی در بخش اختصاص بودجه خود را نشان میدهد