دسترسی ایران به فناوری ابر رایانه عامل جنجال شرکت آمریکایی است | |
مسئول مرکز پردازشهای فوق سریع دانشگاه امیرکبیر گفت: ساخت پردازشگرهای کامپیوتری فناوری بالایی ندارد و از هر نقطه از جهان می توان آن را تهیه و به کار برد. | |
بهمن جوادی در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص جنجال شرکت آمریکایی (AMD) بر سر ساخت قویترین ابر رایانه افزود: پردازشگرهای کامپیوتری به دلیل اینکه دارای فناوری بالایی نیستند در کشورهایی مانند چین، تایوان و مالزی ساخته می شود ولی چون این فناوری در آمریکا ثبت شده است، این جنجال را برپا کرده اند. وی این جنجال را ناشی از دسترسی ایران به فناوری ابررایانه دانست و ادامه داد: در این زمینه حتی خبرنگار سایت Computre week با ارسال نامه الکترونیکی در خصوص کاربردهای این ابررایانه سوالاتی مطرح کرد که توضیحات لازم ارائه شد. جوادی با تاکید بر اینکه اینگونه قطعات را به راحتی می توان در هر نقطه از جهان تهیه کرد، به مهر گفت: در حال حاضر تعداد پردازشگرهای زیادی در بازارها وجود دارند که می توان برای ساخت ابر رایانه از آنها استفاده کرد. سرپرست پردازشگرهای فوق سریع دانشگاه امیرکبیر با بیان اینکه شرکت (AMD) تولید کننده پردازشگرهای کامپیوتری است، گفت : کشور امارات 8 درصد از سهام این شرکت و بزرگترین بازار خاورمیانه را در اختیار دارد و ایران در منطقه یکی از عمده ترین بازار محصولات این شرکت است. وی به سود 622 میلیاردی این شرکت در خاورمیانه اشاره و خاطر نشان کرد: 60 درصد از این میزان سود متعلق به ایران است و واضح است که مسئولان این شرکت هم به این امر واقفند که محصولاتشان کجا به فروش می رسد. ۱۳۸۶/۰۹/۲۱خبرگذاری مهر |
مرگ گران است، زنده بمانید
لاالهالاا...- بلند بگو لاالهالاا... یقول اشهد ان لاالهالاا... و.... شاید اسامی خداوند اولین نوایی است که بانگ مردن و مرگ را به صدا درمیآورد.
عکسها: نسیم گلی
دنیای اقتصاد۲۵/۹
گاه و بیگاه در کوچه و خیابان مراسم تشییع جنازه افراد مختلفی را دیدهاید و ناخودآگاه بدون آنکه حتی نام آن میت را بدانید یا اینکه خانواده میت را بشناسید، به جمع مشایعتکنندگان جنازه اضافه شدهاید.
اما امروز هنگامی که بستگان و خانواده یک مرده زیر تابوت وی میگریند، معلوم نیست که بهحال خود و غم فراق عزیز از دست رفتهشان گریه میکنند یا اینکه از زور خرج و مخارجی که بر روی دوش آنها افتاده است، میگریند.
هفت روز و هفت شب اولین وعده عزاداری است، البته به تازگی هم یک روز بعد از مرگ میت، وی را دفن میکنند تا احیانا اقوام از راههای دور و نزدیک برسند و خلاصه مراسم عزاداری تکمیل باشد.
شب اول
تازه همین امروز فردی به رحمت خدا رفته است. یکی از بستگان از صبح زود مسوول تلفن زدن شده است. از ابتدای دفترچه تلفن تا انتهای آن به همه کسانی که بیخبرند باید اطلاع بدهد تا شاید فردا کسی دیگر گله نکند و بالاخره با گذشت چند ساعت همه از راههای دور و نزدیک به محل موردنظر میرسند.
بیچاره صاحب عزا نمیداند از مهمانها پذیرایی کند یا به فکر خورد و خوراک آنها باشد. اولین قدم پذیرایی در اینگونه مراسم که خداوند برای هیچ خانوادهای قسمت نکند، تهیه حلوا و خرما است. در ضمن حجله نباید فراموش شود. به هر حال همان شب نخست چیزی حدود سیصد، چهارصد هزار تومان خرج روی دست صاحبخانه میگذارد.
شب به ساعات پایانی میرسد و همه به خانههایشان برمیگردند.
آغاز ماجرا
ساعت حدود 9 صبح است و همه با لباسهای مشکی در محل مورد نظر جمع شدهاند. چند اتوبوس سر خیابان آماده است تا همراهان و مشایعتکنندگان را به سوی قبرستان هدایت کند. البته هر اتوبوس چیزی حدود هشتادهزار تومان کرایه دریافت میکند.
آمبولانس مخصوص حمل میت هم آماده است. اگر آمبولانس عمومی باشد، نوزده هزار تومان و اگر هم بخواهند از آمبولانس خصوصی استفاده کنند هر سه ساعت مبلغی حدود چهل و نه هزار تومان از آنان دریافت میشود. با کنار هم گذاشتن تمام این مسائل یک تشییع جنازه آبرومند برگزار میشود و جنازه به قبرستان، که در تهران به بهشتزهرا (س) معروف است، میرسد. این مرحله نیز آغاز یکسری عملیات پرهزینه دیگر است. حتی آب هم صلواتی نیست و بابت همهچیز باید پول پرداخت شود.
قطعه 250 واقع در بهشتزهرا است که قبرهایش به صورت رایگان ارائه میشود، اما اگر در سایر قطعهها به دنبال قبر باشید به صورت رسمی و قیمت مصوب سازمان بهشتزهرا از حدود یکصد و بیست هزار تومان تا سقف دومیلیون تومان است، در ضمن این قیمت در بازار غیررسمی بهشتزهرا تا چیزی حدود 10میلیون تومان هم میرسد. روابط عمومی سازمان بهشتزهرا این موضوع را تکذیب میکند، آیا آنها نمیدانند که مردم هر چیزی را که ببینند، قبول میکنند.
خلاصه هزینه حمل، تغسیل، تدفین و سایر خدمات حواشی آن چیزی حدود سیصد هزار تومان میشود.
دانشپژوه از مسوولین روابط عمومی سازمان بهشتزهرا (س) میگوید، تمام این مراحل به صورت رایگان انجام میشود، ولی با حضور خبرنگار ما در بهشتزهرا خبری از خدمات رایگان نبود.
بعد از اجرای مراسم تدفین همگان با چشمانی گریان و قلبی پریشان سوار بر اتوبوسها شده و به سمت خانه باز میگردند. تدارکات صرف ناهار نیز از سوی خاندان معزا فراهم شده است. هزینه این ناهار که اصولا در سالنهای پذیرایی و رستورانها برگزار میشود، چیزی حدود یکمیلیون تومان آب میخورد.
قبرهای ویلایی
در هنگامی که قصد دفن میت خود را دارید، خوب و با دقت به اطرافتان نگاه کنید و غریبههایی را که متوجه شما هستند، بنگرید. آری اگر خوب دقت کنید مشاوران املاک قبرستان را که به صورت سرپایی فعالیت میکنند، حتما مشاهده خواهید کرد. درهر قطعهای که میخواهید، قبر موجود است. بر خیابان باشد یا قطعات کاملا سایهدار، قطعات قدیمی، کلاس بیشتری دارد یا اگر توان پرداخت صد یا دویست میلیون تومان را دارید یکی از قبرهای خانوادگی را بخرید. آب و برق هم دارد. اینها سخنانی است که در وهله اول از سوی آنها به شما زده میشود. حالا قبر با آب و برق به چه دردی میخورد یا اینکه محل تدفین میت چه فرقی میکند، خدا میداند. به راستی سرمایه آدمی برای سفر آخرت جز یک کفن و اعمال آدمی چه چیزی میتواند باشد، خداوند مهربان و رحیم آگاه است و بس، دانشپژوه وعده میدهد که اگر یک قبر میلیونی پیدا کردیم، یک قبر از روابط عمومی بهشت زهرا به ما هدیه خواهد داد. حال ما منتظر جایزه خود هستیم؛ چرا که در قطعه 72 این قبرستان قبری یازده و نیم میلیون تومانی یافتهایم.
به هر حال دو سه روز اول به همین منوال پشتسر گذاشته میشود تا اینکه نوبت به مراسم ختم آن مرحوم میرسد. در اینگونه مراسم حتما خرما، حلوا و میوههای مختلف استفاده میشود. پذیرایی در مسجد جزو مرسومات آیین عزاداری و ورشکستگی صاحب عزا است؛ اما مسجدهایی که در آنها اینگونه مجلسها ترتیب داده میشود، بسته به منطقهای که در آن قرار گرفتهاند، هزینههای مختلفی را دریافت میکنند. به طور مثال اگر مسجد در مناطق شمالی شهر باشد، مبالغی نظیر دویست و سیصد هزار تومان دریافت میکند، اگر هم در مناطق جنوبی باشد، دیگر کمتر از پنجاه شصت هزار تومان قبول نمیکنند.
هزینه قاری کلاما...، روحانی و مسوول پخش گلاب و قرآن به عهده خود مسجد است، اما هزینه مداح و سایر خدمات مسجد جزو هزینههای صاحب مجلس به حساب میآید و جالبتر اینکه گاهی اوقات افرادی هستند که چه در هنگام تغسیل و تدفین و چه در مساجد به هنگام مراسم ختم یقه پیراهن صاحب عزا را دو دستی میچسبند و در ازای چند خط قرآنی که بهخواسته خودشان قرائت کردهاند، طلب دریافت خیرات و مبرات میکنند.
این ماجرا ادامه پیدا میکند تا پایان روز هفتم؛ البته نباید فراموش کنیم که در اینگونه مجالس وظیفه خرید و تهیه کردن وسایل لازم به عهده آقایان و سهم خانمها هم گریه کردن و شیون و زاری است.
با رفتن دوباره به مسجد مراسم شب هفتم نیز به پایان میرسد و مردم صاحب عزا را تا جلوی در خانه همراهی میکنند و همگی تا رسیدن مراسم شب چهلم به سوی منازل خود بازمیگردند. فردای روز هفتم اولین کسانی که برای عرض تسلیت به در منزل آن مرحوم مراجعه میکنند، همان کسبه محل هستند؛ چرا که طی هفته گذشته همه اجناس به صورت نسیه از مغازهها آورده شده و تازه بندهخدا صاحب عزا به جای اینکه بتواند استراحت کند، باید به فکر تهیه وام از هر کجا که میشود باشد تا بتواند قرض طلبکاران را بدهد.
آن روی سکه
مطالبی را که در بالا خواندید، مختص کسانی بود که به هر حال توان بازپرداخت هزینههای جانبی یک مردن ناقابل را داشتند، اما واقعا خانوادههایی که توان پرداخت این مبالغ را ندارند، چه کاری باید انجام بدهند؟
چندی پیش برای ملاقات یکی از دوستانم به بیمارستانی حولوحوش مناطق جنوبی شهر رفته بودم که از وی عیادت کنم و او را ببینم اما چیز دیگری در آن بیمارستان توجه مرا جلب کرد.
خانمی محترم با ظاهری کاملا پوشیده، داشت زاروزار جلوی رییس بخش حسابداری گریه میکرد و با التماس میگفت: «تو را به خدا آبروی من را نبرید. به دین، به مذهب ندارم، آخه از کجا سه میلیون بیاورم تا جنازه شوهر بیکارم را از شما بگیرم». ولی جوابی که به این زن بنده خدا داده میشد، چه بود، بماند. آیا واقعا این رسم هموطنی یا همنوع دوستی است، پس معنی شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند» چه میشود؟ آیا واقعا این طور طرز فکرها مختص کتابهای رمان شده است؟
نمیدانم جواب این سوال به چه کسی مربوط میشود؟ ولی به این موضوع یقین دارم که در شهر ما بعضی از خانوادههای بیبضاعت توان پرداخت هزینه مراسم خاکسپاری و یادبود عزیزانشان را که از خرج یکی دو تا عروسی هم بیشتر میشود، ندارند. جنازههای عزیزانشان را رها میکنند تا شهرداری زحمت کفن و دفن آن را بکشد.
سکانس آخر
دیگر شب چهلم آن مرحوم فرا رسیده است و پس از یک «مرگ پارتی» مفصل همه به خانههایشان برمیگردند و از فردا صبح خانواده معزا با در دست داشتن چیزهایی مانند کله قند، پارچه، پیراهنهای روشن و ... به سراغ کسانی میروند که طی این ایام به سراغ ایشان آمدهاند و با حضور خود و بر تن کردن رخت عزا با این خانواده احساس همدردی کردهاند. با دادن هدایایی از آنها میخواهند تا دیگر از عزا در بیایند و به زندگی روزمره خود بازگردند. به طور واقع هزینه یک مردن ناقابل بالاخره گریبانگیر تمام انسانهای روی زمین میشود، هزینههای این چهل روز از حدود سه چهار میلیون تومان هم تجاوز میکند.
توصیه
به شما عزیزان توصیه میکنیم، هنگامی که خدای ناکرده برای اینگونه مراسم به بهشت زهرا (س) تشریف میبرید، حتی در کمال ناراحتی، حتما به اطراف توجه داشته باشید؛ چرا که عدهای در انتظار این موقعیتها نشستهاند تا به بهانه عرض تسلیت و سرسلامتی، جیبهای مبارک شما را خالی کنند یا اینکه اگر توانستند از طلا و جواهراتی که به همراه دارید، سرقت کنند.
هنگامی که فروشندة لوازم آرایشی جایگاه دوم را در بین کاندیداهای شورای اسلامی شهر اهواز به خود اختصاص داد، چندان تعجبی بین اندیشمندان و جامعه شناسان به وجود نیاورد. در این سال ها آنقدر از این اتفاقات نادر در کشورهای جهان سوم و عقب مانده مانند کشور ما رخ می دهد که دیگر به عنوان اتفاقات روزمره همه به آنها عادت کرده ایم.
به جای اینکه دنبال قابلیت های فردی و خصیصه های آکادمیک کاندیدها باشیم درپی یافتن سر نخی از پیوندهای قومی و قبیله ای می باشیم. انتخاب نماینده تنها بر این اساس که شاید الاغ نیاکانش در روزگار جوانی قدم رنجه فرموده و روستای اجدادمان را با سمهای مبارکش مزیِِّن فرموده است تنها بک نوع از روشهای انتخاب نماینده اصلح می باشد.
اصلاً چرا راه دوری برویم؛ در پایتخت هنگامی که هر ورزشکار تنها به این دلیل که زمانی پشت حریفان را به خاک مالیده جزء نمایندگان انتخابی مردم می شود بدون اینکه ثابت شود کوچکترین تخصص یا تجربه ای در این زمینه دارد یانه!
اما در عوض هنگامی افرادی مانند دکتر مولا زاده ـ که مدرس دانشگاه در رشتة جغرافیا و برنامه ریزی شهری می باشند ـ در انتخابات شورای شهر شرکت می کند ولی متأسفانه به دلیل بی اطلاعی مردم و نگرش های قومی ـ قبیله ای و برخی باورهای غلطی که در انتخاب نمایندگانمان داریم رأی لازم را کسب نمی کنند و دیگر رغبتی برای دیگر صاحنظران ـ از جمله دکتر فیروزی، دکتر موحد و... ـ در زمینة همکاری با شورا و شهردار و.... باقی نمی ماند.
با این اوصاف اگر پس فردا شاهد انتخاب افرادی مانند عموپورنگ، چراغعلی،علی دایی و عادل فردوسی پور به عنوان شورا و یا شهردار و ... شدیم اصلاً تعجب نکنید.
در این صورت دیگر نباید چندان انتظاری از کارآمدی شوراها وشهردارها داشته باشیم و اگر کلان شهری مانند اهواز چند ماهی بدون شهردار باشد چندان اهمیتی برای شورا شهر ندارد. شهرداری را انتخاب می کنند و اگر دیدند که تصمیماتش چندان با مذاقشان سازگار نیست بعد از 2 ماه و قبل از اینکه منتظر بمانند تا خودش را ثابت کند و یا نتایج اقداماتش روشن شود به دلایل نامعلومی از کار برکنارش می کنند. این جریان چند ماهی طول می کشد تا زمانی که منافعشان در خطر افتد و تهدید به انحلال شورا از سوی مقامات بالا گرفته شود. تازه آقایان یادشان می افتد که در شورا هم کاری باید صورت بگیرد . گند کار بالا آمده است. باید قائله را خواباند. شورا تهدید شده که اگر تا چند روز دیگر شهردار را معرفی نکند تعطیل خواهد شد. پس فوراً دست به کار می شوند. باید حتی اگر شده آبدارچی را به عنوان شهردار معرفی کنند. اما شانس با آنها یار بوده و معاون عمرانی فرماندار مهره ای مطمئنتر می باشد و البته در دسترس، که بی شک اگر از سوی اعضاء شورا تصویب شود فرماندار نیز معاون خود را تأیید می کند و تنها وزیر کشور باقی می ماند که آنها هم خدا کریم است – مگر دورۀ شورا چقدر است ـ .
آیا به راستی هنوز وقت آن نرسیده است در قرن 21 که شهرهای دیگر دنیا دارای کارامد ترین سیستم های مدیریت شهری با نظام سازمانی قوی ومنظم می باشد و برای کوچکترین مشکلات در سطح شهر برنامه ریزی می کنند، ما برای کلانشهری مانند اهواز که دارای مشکلات عدیده ای از جمله گسترش بی رویه و بدون برنامه به هر سو، سیستم ترافیکی سردرگم، سیستم فاضلاب بسیار نامطلوب و متعفن در گوشه گوشۀ شهر، کمبود خدمات شهری و فضای سبز و ...میباشد فکری بکنیم؟!
ای کاش از ضرب المثل معروف «مسلمان از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود»درس بگیریم و در انتخاب مدیران و نمایندگان خود با تفکر و تأمل بیشتری عمل کنیم و دیگر هیچ گاه مجبور نشویم بعد از هر فاجعه ای جملۀ معروف «از ماست که بر ماست»را تکرار کنیم.
وبلاگ انجمن علمی جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز
عربستان امسال از محل درآمد حج عمره یک میلیارد و 900 میلیون دلار درآمد داشته است. به گزارش باشگاه خبرنگاران نتایج یک تحقیق در عربستان که اتاق بازرگانی و صنایع شهر مدینه منوره آن را تهیه کرده است، نشان میدهد انتظار میرود درآمد عربستان از محل حج عمره در سال دو هزار و پانزده میلادی به حدود هجده میلیارد و سی و پنج میلیون ریال برسد. براساس این تحقیق میانگین درآمدهای حج عمره 22/1 صدم درصد از تولید ناخالص داخلی عربستان را تشکیل میدهد که حدود هفت میلیارد و هفتاد و پنج میلیون ریال سعودی است. بر پایه این تحقیق، حداکثر هزینهای که یک عمره گذار[گزار] برای عربستان در طول یازده روز اقامت در این کشور دارد چهار هزار و پانصد و هشت ریال سعودی و حداقل هزینهها برای یک عمره گذار [گزار] دو هزار و پانصد و شصت و هفت ریال سعودی است که مسکن، تغذیه و خدمات دیگر را شامل میشود
سرمایه۱۵/۹
|
رییس هیاتمدیره انجمن صنفی کارگری دریانوردان:
پارامترهای آموزشی دریانوردی در ایران دچار رکود است
موج- رییس هیاتمدیره انجمن صنفی کارگری دریانوردان خبره گفت: «کیفیت مسایل آموزشی در جامعه دریایی ایران با مخاطرات فراوان درگیر قوانین تعریف شده خاص و دستوپاگیر در دانشگاهها است که قابل اجرا نیست.»
کاپیتان وحید انصاری افزود: «اگر بخواهیم بقای رقابت در بازار تجارت حملونقل دریایی را شاهد باشیم باید ارتقا و کیفی ساختن مسایل آموزشی دریانوردان در اولویت قرار گیرد.»
وی ادامه داد: «در حال حاضر به صراحت باید گفت که بحث کمبود استاد دریایی نیز وجود دارد البته این به آن مفهوم نیست که استاد علوم دریایی نداریم بلکه به این معنی است که، باید شرایط حضور مناسب برای آنها فراهم شود.»
وی افزود: « طی چند سال گذشته رکود بسیار محسوسی در پارامترهای آموزشی و علمی دریانوردان به وجود آمده و این مسایل دیدگاه اکثریت دلسوزان جامعه دریایی ایران است.»وی در خصوص مشکلات دریانوردان نیز خاطرنشان کرد: «یکی از مسایل مهم در این زمینه کم توجهی به روحیه دریانوردان است زیرا دریانورد، بازوی اجرای صنعت دریانوردی کشور به شمار میآید.»
وی تصریح کرد: «مدرنترین کشتیها با آخرین تکنولوژی باید به دست دریانورد هدایت شوند از همین رو زمانی که دریانورد امنیت فکری نداشته باشد نمیتوان متصور شد که وی بتواند به نحو مطلوب خدمات ارایه دهد.»
انصاری تشریح کرد: «برای ارتقای دانش فنی و مهارت این گروه هزینههای بسیاری توسط شرکتهای کشتیرانی صورت میگیرد، اما هیچگاه شاهد نیستیم که یک حرکت کارشناسی درخصوص دغدغههای عمومی این افراد مدنظر قرار گیرد.» وی افزود: «باید بپذیریم که در این زمینه قصور کردهایم. اگر بخواهیم اندکی از غفلتهای گذشته را جبران کنیم باید حداقل با دریانوردان خود شفافتر عمل کنیم، بگذاریم این افراد از تریبونهای مختلف مسایل خود را عنوان کنند تا حداقل در این زمینه از لحاظ مسایل روحی آرامشی برای آنها به وجود آید.»
سرمایه۱۵/۹
۴۰۰ میلیون یورو صرف تامین تجهیزات پژوهشی دانشگاهها میشود
ایرنا- معاون علمی و فناوری رییسجمهوری اعلام کرد با دستور ویژه رییسجمهوری،مبلغ ۴۰۰ میلیون یورو به تامین تجهیزات پژوهشی و آزمایشگاهی مورد نیاز دانشگاهها اختصاص مییابد.
به گزارش روابط عمومی معاونت علمی و فنآوری ریاست جمهوری، دکتر صادق واعظزاده ادامه داد:«در این خصوص کمیته ویژهای با عنوان کمیته تامین تجهیزات پژوهشی دانشگاهها تشکیل شده است.»
وی با اشاره به نامه مشترک تشکرآمیز روسای دانشگاههای کشور از رییسجمهوری به خاطر توجه به تامین تجهیزات مورد نیاز دانشگاهها، گفت: «دولت در مورد کمک به حرکت پرشتاب پژوهشی کشور تاکید خاص دارد.»
واعظزاده افزود: «کمیته تامین تجهیزات پژوهشی دانشگاهها با حضور نمایندگان وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط، روسای برخی دانشگاهها و تنی چند از اعضای هیات علمی دانشگاهها به منظور تامین نیاز تحقیقاتی دانشگاهها، تدابیر لازم را پیشنهاد میکند.»
تعریف شاخصهای علمی برای تعیین اولویت و سهمیه دانشگاهها، تدوین روشهای اجرایی، شناسایی موانع و گلوگاههای غیرضرور و پیشنهاد روشهای قانونی برای تسریع در مسیر سفارش با استقرار تجهیزات در آزمایشگاهها از جمله اقدامات این کمیته بوده است.
از دیگر خدمات و تصمیمات این کمیته، میتوان به تدوین دستورالعمل استفاده بهینه از دستگاههای موجود و تعیین اولویت برای خرید تجهیزاتی که جنبه فراگیرتر و طیف خدمت رسانی وسیعتری داشته باشد، اشاره کرد.
روزنامه سرمایه۱۵/۹
الزام شرکتهای خودروساز برای تولید خودروهای گازسوز از ابتدای سالجاری منجر به آن شد که این شرکتها با کمبود کیت و کپسول برای دوگانهسوز کردن خودروهای تولیدی خود مواجه شوند.
بحران کمبود کیت و کپسول که مشکلات بسیاری برای شرکتهای خودروساز به وجود آورد، منجر به ظهور شرکتهای تولیدکننده بخشخصوصی در زمینه تولید کیت و کپسول در کشور شد. اما تعرفه چهاردرصدی واردات ادوات موردنیاز خودروهای گازسوز و همچنین تمایل خودروسازهای داخلی به تامین اینگونه قطعات از شرکتهای خارجی نه تنها از رشد و توسعه شرکتهای داخلی جلوگیری کرد، بلکه دلالگری را نیز آنچنان رونق داده که در بازار این نوع وسایل تنها دلالها و واسطهگرها حرف اول را میزنند و ظاهرا تولیدکنندگان داخلی در خصوص تامین کیت و کپسول برای شرکتهای خودروساز نقش کمرنگی دارند.
به گفته محرابیان، رییس ستاد تبصره 13 در حال حاضر دهشرکت تولیدکننده مخزن در کشور فعال هستند و تا پایان سال سه تولیدکننده دیگر نیز به مجموع تولیدکنندگان افزوده خواهد شد و در مجموع 13شرکت تولیدکننده کیت و کپسول و وسایل موردنیاز برای خودروهای گازسوز در کشور فعال خواهند شد. این در حالی است که تولیدکنندگان قبلی به دلیل سیاستهای خودروسازان هنوز نتوانستهاند از رشد کافی برخوردار شوند.
از سویی دیگر بهمنآبادی، دبیر کمیته انرژی ستاد تبصره 13 روز گذشته در این خصوص اظهار داشته که به زودی 10 کارخانه با سقف تسهیلات ارزی 150میلیون یورو و همچنین 150میلیارد تومان تسهیلات ریالی در زمینه تهیه و تولید مخزن و کیت فعالیت خود را در کشور آغاز خواهند کرد و ماشینآلات موردنیاز برای خطوط تولید این کارخانهها به زودی وارد کشور خواهد شد. اما ظاهرا عدم استقبال شرکتهای خودروساز از سازندگان داخلی موجب شده که بخشخصوصی تمایلی برای فعالیت گسترده در تولید قطعات خودروهای گازسوز نداشته باشند.
کلیه قطعات وارداتی است
کیومرث اردلاننژاد، کارشناس امور گازسوز شرکت ساپکو در گفتوگو با خبرنگار ما در پاسخ به این پرسش که این شرکت چنددرصد از قطعات خودروهای گازسوز را از قطعهسازان داخلی تامین میکند، اظهار داشت: تمامی قطعات اصلی مورد نیاز برای گازسوز کردن خودروهای تولیدی در حال حاضر وارداتی است و فقط در بحث فرمدهی و پیش مونتاژ از توان داخلی استفاده میشود. وی در خصوص عدم استفاده از قطعهسازان داخلی میگوید: با توجه به بحرانی که در پروژه قبلی و در بحث LPG برای قطعهسازان داخلی به وجود آمد، در حال حاضر قطعهسازان داخلی نتوانستهاند در پروژه CNG سرمایهگذاری کنند.
از سویی دیگر علاوه بر پایین بودن تعرفه واردات قطعات مورد نیاز برای خودروهای گازسوز و روی آوردن خودروسازان به تامینکنندگان خارجی، توقف پروژه LPG نیز موجب شد که قطعهسازان داخلی تمایلی برای فعالیت گسترده و حضور پررنگ در بحث CNG نداشته باشند.
به گفته کارشناس امور گازسوز شرکت ساپکو، تغییر سیاست دولت در خصوص ورود سوخت LPG به سبد سوختی کشور در زمانی که بسیاری از قطعهسازان سرمایهگذاری بسیاری در زمینه تولید قطعات صورت داده بودند، موجب شد که تولیدکنندگانی که وارد این عرصه شده بودند متضرر شوند.
اردلاننژاد، در تکمیل دیدگاه خود میگوید: هزینه تولید قطعات CNG نسبت به LPG بالاتر است، تولید قطعات CNG سختتر و واردات مواد اولیه برای قطعات CNG گرانتر است. از سوی دیگر کل هزینه جنبی برای تولید قطعات CNG بیشتر از قطعات LPG است، به همین دلیل سازندههای داخلی خلی راغب به حضور در پروژه CNG نیستند.
اردلاننژاد در خصوص حمایت ستاد تبصره 13 از تامینکنندگان و تولیدکنندگان قطعات خودروهای گازسوز میگوید که ستاد تبصره 13 به جز تبلیغات گسترده و ایجاد برخی الزامات در این زمینه تاکنون هیچ حمایتی از تامین و تولیدکنندگان نکرده است.
اما دبیر کمیته انرژی ستاد تبصره 13 عقیدهای خلاف گفته این کارشناس دارد. وی در این خصوص میگوید که ستاد تبصره 13 با سیاست حمایت از تولید کپسولهای CNG و قطعات گازسوز کردن خودرو در کشور از کارخانههای سازنده این تجهیزات حمایت میکند. بهمنآبادی در ادامه میافزاید: در حال حاضر برنامه ستاد تبصره 13 حمایت از تولید سهمیلیون و 150هزار مخزن CNG و چهارمیلیون شیر مخزن است.
از سوی دیگر در حال حاضر خودروهای تولیدی توسط خودروسازان داخلی به صورت تحت لیسانس بوده و گازسوز کردن این خودروها بستگی به صدور مجوز از سوی شرکت مادر را دارد. اردلانینژاد در خصوص چگونگی گازسوز کردن محصولات تحت لیسانس شرکت ایرانخودرو اظهار داشت: شرکتهای مادر تابع سیاستهای کشور هستند و از قوانین تصویب شده حمایت میکنند و گازسوز کردن خودروهای تحت لیسانس تحت نظارت شرکت مادر صورت میگیرد. از سوی دیگر تعرفه چهار درصدی قطعات خودروهای گازسوز و الزام شرکتهای خودروساز بر تولید خودروهای گازسوز طی یکسال گذشته موجب شد که واردات این نوع قطعات رونق گیرد. یکی از واردکنندگان قطعات و لوازم خودروهای گازسوز در این خصوص میگوید: در حال حاضر تعرفه واردات حدود 4درصد است، اما نگرانی شرکتهای تولیدکننده و واردکننده این نوع قطعات این است که تعرفه در دراز مدت ثابت نباشد و به مرور زمان تغییر کند.
وی معتقد است که شرکتهای خصوصی بر اساس این تعرفه برنامه درازمدت خود را تدوین میکنند و در صورتی که تعرفه ثابت نباشد، بخشخصوصی در این زمینه آسیب خواهد دید.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا قطعات به صورت کامل وارد میشود یا خیر اظهار داشت: به دلیل اینکه حجم و نیاز بازار در حال حاضر بسیار بالا است، کلیه قطعات به صورت کامل وارد میشود و داخلیسازی در کشور صورت نمیگیرد. وی در خصوص اینکه قطعات از چه کشورهایی وارد میشود، میگوید: قطعات مورد نیاز از کشورهای چین، آمریکای جنوبی (برزیل) و کره وارد کشور میشود.
این واردکننده معتقد است به دلیل اینکه کشورهای تامینکننده آسیایی هستند، تغییر در سیاستهای اقتصادی در خصوص واردات قطعات خودروهای گازسوز تاثیرگذار نخواهد بود. از سوی دیگر بازار CNG ایران برای سایر کشورها جذابیت بسیاری دارد که این امر موجب میشود، تامین قطعات از سایر کشورها با مشکل مواجه نشود. وی در پاسخ به این پرسش که قطعات برای ورود به کشور باید چه مراحلی را طی کنند، اظهار داشت: بیشتر قطعات استاندارد اجباری دارند و برای واردات باید گواهی و مدارک کیفی مورد نیاز موسسه استاندارد ایران را داشته باشند. همچنین به هنگام ورود به کشور در مبادی رسمی از نظر کیفی کنترل میشوند.
وی در تکمیل گفته های خود میافزاید: در مرحله صدور گواهی برای ورود به کشور گاهی مشکلاتی به وجود میآید و صدور گواهینامه برای برخی قطعات بیش از 6 ماه زمان میبرد که این امر موجب میشود ورود این گونه قطعات با تاخیر مواجه شود. وی در خصوص سیاستهای تبصره 13 برای دوگانه سوز کردن خودروها افزود: براساس برنامه ستاد تبصره 13 مقرر شد که تبدیل خودروهای شخصی به بخش خصوصی واگذار شود؛ به همین منظور 30 شرکت خصوصی و دولتی از سوی سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به ستاد تبصره 13 معرفی شدند و در صورت تایید ستاد تبصره 13 تبدیل خودروهای شخصی به بخش خصوصی واگذار خواهد شد.
اما در تعریف سوخت CNG و LPG میتوان گفت که CNG همان گاز طبیعی فشرده است که در منازل مورد استفاده قرار میگیرد. این گاز به صورت فشرده در کپسولهای CNG با فشار 200 بار ذخیره میشود و به این طریق از آن به عنوان سوخت استفاده میشود.
اما LPG گاز مایعی است که در گذشته به صورت کپسولهای گاز در منازل استفاده میشد. LPG گاز طبیعی نیست، بلکه محصولی است که در مرحله پالایش از نفت استخراج میشود و قابلیت اشتعال بسیار بالایی دارد.
دنیای اقتصاد۲۶/۹
مدیرعامل توانیر گفت: باید سالانه چهار تا پنجهزار مگاوات به ظرفیت نیروگاهی کشور افزوده شود.
به گزارش ایسنا، محمد علی وحدتی با بیان اینکه ظرفیت فعلی نصب شده نیروگاهها 45هزار مگاوات است، تاکید کرد: باید سالانه چهار تا پنجهزار به ظرفیت نیروگاهها افزوده شود و در این راستا بر اساس سیاستهای جدید ساخت نیروگاهها به بخش خصوصی واگذار خواهد شد.
وی درباره استفاده از انرژیهای نو گفت: در چشمانداز پیشبینی شده است که حدود یکدرصد انرژی از انرژیهای نو باشد و در این راستا بنا به پتانسیل یزد، بزرگترین نیروگاه خورشیدی خاورمیانه در یزد ساخته خواهد شد
دنیای اقتصاد۲۶/۹
میگویند ناممکن یا مشکل است که یک روز را در مکزیک به شب برسانید و در جیب کارلوس اسلیم الو، سرمایهدار بزرگ 67ساله که بیش از 200 شرکت را اداره میکند، پولی نریزید.
کارلوس اسلیم در کنار بیل گیتس، همایشی در سال 2000
در بالای فهرست غذای یکی از رستورانهای مکزیکوسیتی این لطیفه نوشته شده است: «این رستوران تنها جایی است که کارلوس اسلیم مالک آن نیست.» خودش میگوید من همان «حساب از دست رفته» در ارتباطات راه دور، سیگار، ساخت و ساز، استخراج معادن، دوچرخه، نوشابه، خطوط هوایی، هتلها، راهآهن، بانکداری و چاپ در مکزیک هستم. شرکتهای تحت کنترل اسلیم در مجموع یک سوم بورس اوراق بهادار 422میلیارد دلاری مکزیک (مکزیکن بلسا) را در اختیار دارند و این در حالی است که اموال خانوادگی او معادل بیش از 5درصد تولید ناخالص ملی آن کشور در سال 2006 میباشد. اگر گیتس دارای وضعیت مشابهی در ایالات متحده بود، ثروتش به 784میلیارد دلار میرسید. (در مقایسه با اسلیم، ثروت جان دی. راکفلر در زمان مرگش در سال 1937 معادل 3/20میلیارد دلار، برابر با 2درصد از تولید ناخالص ملی ایالات متحده در آن سال بوده است.) بنابر محاسبات مجله اقتصادی فورچون و بر اساس ارزش داراییهای عمومی اسلیم تا پایان جولای 2007، او 59میلیارد دلار ثروت اندوخته است. این رقم هنگفت وی را درست بالای نفر اول همیشگی، موسس مایکروسافت، بیل گیتس قرار میدهد که دارایی خالصش در حدود 58میلیارد دلار تخمین زده شده است. البته نباید فراموش کرد که گیتس در حال فروش یگانه و در عین حال مهمترین منبع ثروتش یعنی سهام مایکروسافت جهت تامین مالی موسسه خیریه خود است.
در حالی که ثروت اسلیم به طرز گیجکنندهای رو به فزونی دارد، فقط تا نیمه سال 2007 دارایی خالصش 12میلیارد دلار جهش داشته است. ثروت او با 23میلیارد دلار افزایش در طول 13ماه تا حدود 60میلیارد دلار در آگوست 2007 سریعتر از هر فرد دیگری در زمان مذکور رشد داشته است. در حالی که ارزش بازاری سرمایهگذاری او در شرکتهای سهامی عام هر لحظه ممکن است رو به نزول بگذارد، تا آن زمان میزان ثروتش از بیل گیتس که مجله فوربس در مارس 2007 دارایی او را معادل 56میلیارد دلار برآورد کرده بود، بالاتر رفته است. جالب اینکه از سال 1990، یعنی زمانی که فوربس ردیابی ثروتمندان خارج از ایالات متحده را شروع کرد، این نخستین باری است که فردی از کشورهای در حال توسعه در بالاترین نقطه میایستد. به هر حال فوربس بنابر آخرین محاسبات خود از داراییهای میلیاردرهای جهان مدعی است که کارلوس اسلیم الو هنوز در جایگاه دوم نسبت به بیل گیتس قرار دارد و بهعلاوه اعلام کرده است که قصد ندارد ثروت کارلوس اسلیم را تا سال 2008 مجددا محاسبه نماید. اما مجله فورچون در 8 آگوست 2007 گزارش داد که ثروت کارلوس اسلیم از بیل گیتس پیشی گرفته است.
در 26 ژوئن 2007 اسلیم در مصاحبهای با وال استریت جورنال در حالی که سیگار برگ خاموشی بر لبش داشت، گفته بود: «ما مسابقه نمیدهیم. تاجر بودن با این گونه مسابقه دادنها کاری ندارد. آنجایی که مسابقه میدهند، بازار فروش است.» وی پس از کسب عنوان ثروتمندترین مرد جهان گفته است که احساس ثروتمندتر شدن نمیکند، چرا که تنها روی کاغذ پولدارتر شده است، بهعلاوه در مصاحبهای خطاب به خبرنگاران خارجی گفته است: «این مثل آبی است که از پشت یک اردک به من بپاشد، من کاری ندارم که شماره یک هستم یا 20 یا 2000، اصلا برایم مهم نیست.»
اما چگونه پسر یک مهاجر لبنانی (غیرمسلمان) تا چنین سطحی بالا آمده است؟ پاسخ این سوال چیزی نیست، مگر برقراری پیوسته انحصارهای فروش، درست مشابه کاری که جان دی راکفلر با گسترش نفوذ منعآمیز خود روی پالایش نفت در عصر صنعت انجام داد. در جهان فراصنعتی، اسلیم نیز چنین نفوذ منعآمیزی را در مورد تلفن در مکزیک داشته است.
متوسط مکزیکیها چنانچه از دستگاه خودپردازی استفاده کنند، اتومبیلی برانند، جایی برای نوشیدن قهوه بایستند و بهخصوص به هنگام برداشتن گوشی تلفن با یکی از کسب و کارهای اسلیم سر و کار دارند. تلفنوس د مکزیکو
(اس.ا.بی)ی اسلیم 92درصد از خطوط تلفن کشور مکزیک را کنترل میکند و سرویس ارتباطات سیار آمریکا، مویل او 73درصد از این بازار سهم دارد. اسلیم نیز درست مانند راکفلر چنان قدرتی کسب کرده است که در وطن خود به عنوان یک شخص غیرقابل دسترسی تلقی میشود، اقتداری که خود در حد دولتمردان است. جورج دبلیو گریسون، استاد مدیریت دولتی در کالج ویلیام اند ماری، اصطلاح «ملک اسلیم» را برای مکزیک ساخته است تا شیوه تاثیر تجاوزکارانه شرکتهای متعلق به خانواده اسلیم در زندگی روزانه مردم مکزیک را توصیف نماید. شرکتهای او به مردم لاستیک اتومبیل میفروشند و جادههایی که آنها رویش حرکت میکنند را میسازند. او مالک 180شعبه سنبورن، رستوران زنجیرهای که مردم از آن خرید کرده و در آن غذا میخورند، است. بانک او به مردم وام میدهد، یکی دیگر از مجموعههای تولیدیاش نیز کاشیهای سرامیک کف آشپزخانههای آنان را تولید میکند، دیگر اینکه تجهیزات حفاری چاههای نفت او سوختی را که خانههای مردم را گرم میکند از زیر زمین استخراج کند.
البته در رفتار اسلیم تناقضاتی نیز یافت میشود. او مدعی است که رقابت در کسب و کار را دوست دارد، ولی در تمامی مراحل جلوی این کار را سد میکند، با اینکه عاشق صحبت کردن درباره فنآوری است از کامپیوتر استفاده نمیکند و کاغذ و قلم را ترجیح میدهد. در حالی که در کاخ خود در مکزیکوسیتی پذیرای هر مهمان از رییسجمهوری سابق ایالات متحده، بیل کلینتون گرفته تا گابریل گارسیا مارکز نویسنده هست. در بسیاری از مسائل کوته فکر است، زیاد سفر نمیکند و با افتخار اظهار میکند که به جز مکزیک خانهای ندارد. در کشور طرفداران فوتبال، او طرفدار بیس بال است و نیویورک یانکیز، قویترین تیم ورزشی است که مورد تشویق او قرار دارد. واقعیت این است که طریقه معاش اسلیم، این شخص دچار مرض بی خوابی که شبها برای مطالعه تاریخ تا دیر وقت بیدار میماند و علاقه خاصی به چنگیز خان مغول و راهبردهای نظامی فریب آمیزش دارد، چه در کسب و کار و چه در زندگی شخصی طرحی از مهار در منطقهای است که تاجران بزرگ و پر زرق و برق آمریکای لاتین، مراکز تجاری فراوان خود را برپا میکنند و برای گردش و شکار به آفریقا پرواز مینمایند.از دیدگاه منتقدان، ترقی اسلیم حرفهای زیادی درباره مشکلات عمیق مکزیک، از جمله فاصله بین فقیر و غنی دارد. آخرین رتبهبندی ملل متحد، مکزیک را در ردیف 103 در بین 126 کشور که از نظر مساوات سنجیده شدند، قرار داده است. باعث شگفتی است که اسلیم در فاصله سالهای 2005 تا 2007، روزی 27میلیون دلار به دست آورده است. در حالی که هماکنون یک پنجم مردم مکزیک کمتر از دو دلار در روز درآمد دارند. البته در دست گرفتن انحصار کالاها مدتها است که به صورت جزء لاینفک اقتصاد مکزیک در آمده است. با این تفاوت که در گذشته، سیاستمداران نقش ترمز تجارتهای بزرگ را بازی میکردند تا اطمینان پیدا کنند که طبقه تجار هیچ تهدیدی برای قدرت ایشان ایجاد نمیکند، ولی در سال 1990 با خصوصیسازی قسمت اعظم اقتصاد مکزیک و با مرگ تدریجی حزب اتحاد انقلابی که تا سال 2000 به مدت 71سال قدرت را در دست داشت، این کنترل سیاسی کمرنگ شد. ادواردو پرز موتا، رهبر مخالفان انحصار اقتصادی در مکزیک میگوید: «شگفتآور است که چگونه شرکتهای بزرگ، مکزیک را اسیر کرده اند. این امر خطری جدی برای دموکراسی ما به شمار میرود، و در حال خفه کردن اقتصاد ما است.» بسیاری از مکزیکیها همواره آرزوی خصوصیسازی را که در اوایل دهه 1990 شروع شد، در دل داشتهاند تا شاید این امر ایجاد رقابت نموده قیمتها را به طرز موثری پایین بکشد. اما آن آرزو به وقوع نپیوست. گریسون میگوید: «اسلیم یکی از کله گندههای مکزیک است که رشد کشور را به دلیل انحصارگرایی یا انحصار چندجانبه متوقف نموده است. اقتصاد مکزیک بسیار ناکارآ است و به خاطر وجود افرادی همچون اسلیم در حال از دست دادن وجهه رقابتی خود در مقابل سایر کشورها است.»
گفتنی است که صرفهجویی مشهور اسلیم ( او عادت دارد ساعت پلاستیکی ارزان قیمت خود را در نشستهای تجاری به سایرین نشان دهد) تمامی شرکتهایش را در برگرفته است. او سالها پیش مجموعه اصول اداری خود را برای مجموعه صنعتیاش، گروپو کارسو، نوشته است. یکی از این اصول بیان میکند: «در زمان شکوفایی اقتصادی به ریاضت ادامه بدهید، این امر به پیشرفت شرکت شتاب میبخشد و در زمان بحران جلوی نیاز برای تغییرات شدید را میگیرد.» مثالی از این امر این است که آمریکا مویل، یعنی بزرگترین عهدهدار خدمات ارتباطات سیار در آمریکای لاتین، در محل یک کارخانه لاستیکسازی قرار دارد که بعدا تبدیل شده است.
دنیای اقتصاد۲۶/۹
|
|
آب- گروه محیط زیست:
سالانه 2 میلیارد و 550 میلیون متر مکعب انواع فاضلاب صنعتی، شهری و کشاورزی وارد کارون می شود. سهم بار آلودگی بخش کشاورزی از این میزان 48درصد، شهری 26درصد، صنعت 23درصد و موارد متفرقه 3 درصد است. مدیر کل حفاظت محیط زیست استان خوزستان، در گفتوگو با همشهری افزود: آورد آب رودخانه کارون در سال 22 میلیارد مترمکعب است که از این حجم، 10 میلیارد برای کشاورزی، یک میلیارد دربخش صنعت و 400 میلیون متر مکعب در امور شهری مصرف می شود. این آمار نشان می دهد کارون نقش حیاتی و فرااستانی دارد چرا که بهواسطه وجود همین رودخانه است که خوزستان در تولید شکر مقام نخست و در تولید گندم مقام دوم کشور را به خود اختصاص داده است. افزون بر این، در تولید انرژی برق آبی، نهتنها برق استان که بخشی از برق شبکه سراسری را هم تامین میکند. آب شرب اکثر مناطق استان نیز از همین رودخانه تامین می شود. با این همه، طی دهههای اخیر، این شریان حیات بخش همواره مورد بی مهری واقع شده ودر نتیجه همین بی مهری، زهآبهای کشاورزی، پسابهای صنعتی و فاضلابهای خانگی و شهری به این رودخانه هدایت شده است و این روند در طول سالیان اخیر وجود داشته و همچنان ادامه دارد و مشکلات موجود میراث همین نگاه است. مدیر کل محیطزیست استان خوزستان در این گفتوگو ضمن ناگوار خواندن وضعیت تالابها تصریح کرد: با اینکه تالابها ارزشهای اقتصادی بالایی دارند اما هیچگاه این ارزشها در نظر گرفته نشده و در نتیجه همین بیتوجهی است که امروز اغلب تالابهای کشور در وضعیت بحرانی قرار دارند. در استان خوزستان نیز آنچه باعث نگرانی است بحث میزان حقآبه تالابهاست که رعایت نمیشود و در نتیجه هر اندازه حجم آب کم باشد، نمود آلودگی بیشتر است اما خوشبختانه اخیرا مسئولان وزارت نیرو با تغییر نگاه نسبت به رعایت حقآبه تالابهای استان از کارون و کرخه تأکید دارند و این رویکردی است که تا پیشاز این کمتر شاهد آن بودهایم. محمودی عمدهترین معضل زیستمحیطی استان را آلودگی ناشی از واحدهای صنعتی، در مناطق حساس ساحلی ذکر کرد و گفت: فعالیت واحدهای صنعتی موجود در این مناطق باعث آلودگی خورها شده که یکی از تبعات نامطلوب آن کاهش جمعیت آبزیان است. وی همچنین آب شویی اراضی کشاورزی را از مشکلات زیستمحیطی عنوان کرد که در ماههای دیگر این مسئله بر آلودگیهای زیستمحیطی دامن میزند . همشهری۲۴/۹ |