یادت باشد، همه را فهمیدن، همه را بخشیدن است ..نهج البلاغه
) امیرالمؤمنین (ع) می فرمود : « پست ها و مقامهای حکومتی و اداری ، امانت است در دست شما ، نه دکه چپاول اموال عمومی و غارت اموال خصوصی
امیرالمؤمنین (ع) می فرمود : : « من هنگامی که به حاکمیت شما رسیدم چند درهم و اندکی و کمی لباس مندرس که خانواده ام بافته اند داشتم حال اگر به هنگام پایان کار بیش از این چیزی داشتم، خائنم و به جامعه و مردم خیانت کرده ام »
امیرالمؤمنین (ع) می فرمود : « عالمان و آگاهان جامعه ، در برابر محرومیت محرومان بی پناه ، و قدرت مالی و نفوذ ثروتمندان که موجب همه گونه برخورداری آنان می شود در نزد خدا مسئول اند
امیرالمومین (ع) می فرمود : « اگر حکومت ، اسلامی باشد ، به احدی ظلم نمی شود حتی غیر مسلمان ؛ و زندگی هیچ کس با محرومیت و کمبود نمی گذرد حتی غیر مسلمان
امیرالمؤمنین«ع» می فرمود : « در میان بازاریان و اهل معامله ، انسان خبیث و طماع بسیار است ، پس بر نرخ ها نظارت کنید و نگذارید مردم زیر ساطور قصابی این جلادان پول پرست و بی وجدان قیمه قیمه شوند
فرق میان خوب و عالی اندکی تلاش بیشتر است.
بزگ ترین ریسک در زندگی بیکار نشستن است.
هر اندیشه ای که از ذهن ما میگذردآینده را می سازد.
طولانی ترین راه ها با نخستین قدم آغاز میشوند.
کیسه هایی که برای من و شما دوخته شده(!)
و روز به روز به ظرفیت آن افزوده میشود
آیا می دانستید سازمان صدا و سیما مانند بسیاری از شرکتهای محوری گشور وابسته به دولت بوده و بودجه آن از تصویب دولت میگذرد؟
با این مقدمه میریم سر اصل مطلب:
آیا می دانستید روند تبلیغات در این سازمان چیزی جزتوهین به من و شما نیست؟!(فعلا از کیفیت سایر برنامه ها چشم پوشی می کنیم)
قبل از شروع برنامه های پر بیننده با انبوهی از آگهی ها مواجه می شویم که معمولا معلوم نیست چه مدت ادامه دارند و اگر به برنامه علاقمند باشید مجبور به تحمل آنها هستید.این آگهی هاکه به صورت کسالت آوردر بین برنامه ها هم پخش میشود بد جوری می زنه تو ذوق آدم!اوایل یه کم رعایت می کردند اما اخیرا مدت و تعداد دفعات پخش آنها زیاد شده به حدی که انگار یه تیکه از فیلم یا سریال(به عنوان مثال) در بین اگهی ها پخش میشه!...(ما در ایران معمولا به این مسائل زودعادت میکنیم !(شخصا عقیده دارم مردم ما کم توقع ترین و ساده دل ترین مردم دنیا هستند!))اما تحمل تا کی؟
به نظر میرسد این شیوه تبلیغ اولین بار در میان برنامه طنز جنگ 77 ایجاد شد که گویا به مذاق مسئولین خوش آمده و کم کم برخلاف سایر" برنامه های توسعه ای بلند مدت "توسعه این برنامه با جدیت ادامه داشته(!).مردم هم که مثل همیشه ...(!). جالب اینجاست این شیوه تبلیغاتی با این حجم فقط در برخی شبکه های خصوصی دنیا اجرا میشود تازه ان هم فقط به منظور تامین بودجه شبکه!درحالی که تلوزیون ملی ما از بودجه های دولتی بهره میبرد وحتی درصدی از هزینه مشترکان برق را هم برای خود برمیدارد!
اگر کمی به عقب برگردیم:در ابتدازیر نویسها شامل تبریک عیدهای مختلف،خبرهایی از راه انداری طرح های صنعتی و مردمی یا توصیه های ایمنی بود....اما مسئولینی که شعار خود را خدمت به مردم و حرکت جامعه به سمت رفاه بیشتر قرار داده اند اینجا هم وارد عمل شده و با ابتکار(استفاده ازهمون قضیه کم توقع بودن...) تبلیغات را وارد این بخش نموده و از این به بعد میشد اون تیکه باقی مونده فیلم و سریال را هم بی نصیب نگذاشت ،تازه در برنامه های زنده هم می شد تبلیغات کرد! (در حالی که نوع پیام های تبلیغاتی هیچ تناسبی با برنامه ها ندارد)
این چیزی جز بی احترامی به بیننده است؟
حتی در رسانه های معتبرغربی هم اصل احترام ، محوریت دارد و ما تبلیغاتی به این نحو نداریم. شاید یک نمونه مثال موضوع را روشن کند: تلوزیون از بابت پخش پیام بازرگانی در زمان پخش سریال شبهای برره توانست 40 میلیارد تومان به جیب بزند.این رقم تنها به یک برنامه اختصاص داشت واگر به کل درآمدها فکر کنیم می بینیم پایمال کردن حقوق مردم ارزشش را دارد!
نوع تبلیغات بحث دیگری است .با توجه به مطالب بالا بخش وسیعی از برنامه های رسانه ها را تبلیغات(راست و دروغ بودن تبلیغات ها به کنار) پر کرده و، به لطف مسئولین،معمولا در زمان هایی است که این رسانه ها بیشترین مخاطب ها را دارند.آیا محتوی انها با فرهنگ ما سازگار است؟!آیا برای تبلیغ چایی باید شاهد کاخ ها و ویلاها باشیم با میز و مبل های سوپرلوکس؟!آیا تظاد فرهنگی و اقتصادی فعلی کشور کافی نیست ؟اینقدر وزارت ارشاد و... یقۀ فیلم سازان و خواننده ها را میچسبند و... اما اصلا مهم نیست در تبلیغاتها چه ترانه یا صحنه ای وجود دارد....استفاده از جنس مونث هم که کم کم داره رواج پیدامیکنه درست مثل کشور های غیر اسلامی....(خوب البته دموکراسی غربی و پیشرفت غربی آن را اقتضا میکند!!!)
از همه این موارد که بگذریم میرسیم به میزان نزدیکی به واقعیت و معرفی درست محصولات ،که تا بحث پول مطرح شود دیگر این مباحث مهم نیست !
لوگوی قبلی به علت مسائل سیاسی حذف شد!(براخودش یه کتاب ماجرا داشت!!)
قابل توجه علاقمندان به الکترونیک و کامپیوتر:
اون نشریه ای که وعده داده بودیم آمادست سه شماره از اون به صورتpdf در اختیارتان قرار خواهد گرفت در آینده نه چندان دور!
در سال 1995 میلادی روانپزشکی به نام گـلـد برگ ، اعتیاد جدیدی را کشف کرد ! او با مردمی روبرو می شد که برای دیدن مانیتور رایانه ها شان ، خانواده را رها کرده اند ! اینها در بسـیاری از مواقع ترجیح می دادند وقت خود را با رایانه و در سایتهای مختلف اینترنت بگذرانند !
به این ترتیب او اعـتیادی جدید را کشـف کرد ، و به تدریج سایر محـقـقـین جنبه های دیگر این اعـتیاد را شـناسایی نمودند . اعتیاد به اینتر نت به سرعت رو به گسترش است ، و هر روز افراد جدیدی را به کام خود می کشد . سن و سال فاکتور کم اهمیتی در این اعـتیاد است و مبتلایان از گروههای مختلف سنی به آن دچار میگردند .
البته به هیچ وجه نمی توان منکر خوبیها و نکات مثبت اینترنت در مسیر پیشرفت جامعه ی بشری شد . بسیاری از تجارت ها ، ارتباطات ، آموزشها ، خریدها و... به راحتی با این وسیله ی ارتباطی انجام می شوند و هر روزه نقش این سیستم در زندگی ما پر رنگ تر می گردد.
اعتیاد به اینترنت نیز مثل اعتیاد به تماشای تلویزیون ، حل جدول ، تماشای فوتبال ، و... از جمله اعتیادهای کم خطر محسوب می شود ، اما به هرحال باید به آن توجه خاصی داشت .نکته ی جالب و قابل ذکر اینست که این افراد درست مثل معتادان به مواد مخدر ، در صورت عدم دسترسی به خواسته شان ، دچار بی قـراری ، تحریک پذیری ، عـصبانیت و احساس نیاز می شوند !البته شـدت این علائم از فردی تا فرد دیگر متفاوت است . وابستگی اینها به کامپیوترشان و وسواسشان نسبت به آن باعث بی تفاوتی نسبی ، انکار مسؤلیت نسبت به خانواده ، ازدواج ، شغل و سایر مسائل می شود ! به همین دلیل مشکلات کوچک و بزرگی برایشان پدید می آورد.گاهی پیش می آید .
یک نفر بدون درک گذر زمان ساعتهای متمادی جلو رایانه به وقت گذرانی می پر دازد. گاهی برای خود ما هم اتفاق می افتد که بعد از کار با رایانه با نگاه کردن به ساعتمان متعجب میشویم!جالب اینکه گاها طی این مدت طولانی هیچ کارمفیدی هم انجام نداده ایم(وقت کشی مطلق!).شواهد تجربی نشان داده استفاده بدون برنامه از کامپیوتر موجب بیماریهای جسمی و روانی فراوانی میشود که اکثرا به آنها توجهی نمی شود اعتیاد به رایانه قربانی هم داشته است (!)عدهای که چنان محو کار با این ساخته بشر- برای رفاه بیشتر! - شده اند که دست از سلامت خود میکشند و زندگی طبیعی خودرا فدای آن می کنند.با توسعه و پیشرفت جامعه رایانه به خانه های اکثر افراد راه پیدا کرده است.اما ورود تکنولوژی های جدید، بدون فرهنگ استفاده از آنها زیان بار است .آمارها نشان داده است پس از ورود کامپیوتر به منازل، دانش آموزان و حتی برخی از دانشجویان افت تحصیلی شدیدی را تجربه کرده اند.اگر از مبحث تحصیلات و آموزش بگذریم جنبه های وخیم فردی و اجتماعی آن غیر غابل انکار است .بومی ساختن تکنولوژی و همگام نمودن آن با نیازهای جامعه از ضروری ترین نیاز های هر اجتماعی است که متاسفانه در جامعه ما چندان جایگاهی ندارد.امیدواریم مسئولین ضمن ترویج و توسعه IT در کشور به این مقوله هم توجه کافی داشته باشند.
هیات دولت ، سرانجام در اسفند ماه 1382 ، ” آیین نامه حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزار “ را تصویب و برای اجرا ابلاغ کرد.
با تدوین آیین نامه حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزار تکلیف تمام طرف های درگیر در تولید و ایجاد یک نرم افزار ، اعم از پدید آورنده ، مالک ، پبت کننده ، مشخص و حقوق مادی و معنوی آنها معین خواهد شد.
ثبت نرم افزار ها از سوی شورای عالی انفورماتیک و وزارت ارشاد بر اساس این آیین نامه اجرا می شود و نرم افزار ها با ثبت شدن وارد پروسه کار خواهند شد. گفتنی است بر اساس بندی از این آیین نامه ، صاحبان حقوق مادی و معنوی نرم افزار تا 30 سال از آن بهرهمند خواهند شد.
تا کنون اقدام موثری در این زمینه انجام نشده است اما امیدواریم هر چه زودتر راهکارهایی عملی ومفید برای کاستن از اثرات نامطلوب" عدم رعایت کپی رایت " و کمک به کسانی که پیشرفت علم و هنر را پاس می دارند انجام شود . به امید روزی که چنین پدیده های آزار دهنده و مخربی از جامعه ی ایرانی رخت بربندد .
بدیهیات 1 : دزدی عبارت است از تصاحب دارایی افراد بدون رضایت آنها که در همه ی جوامع و فرهنگ ها کاری مذموم و نکوهش شده است . دارایی یک مهندس نرم افزار یا هنرمند یا ... آثار آنهاست که پس از سالها کوشش و تلاش به آن رسیده و هزینه ی آن عمر و انرژی ای بوده که صرف کرده اند و غیر قابل برگشت می باشد . و اساسا بقای حرفه آنها ارتباط مستقیم با آثار آنها دارد . پس چگونه است که بسیاری در کمال نا آگاهی و با آسودگی خاطر این آثار را می دزدند و ساده انگارانه دم از دوست داشتن هنر،پیشرفت و ...می زنند ؟!!!
بدیهیات 2 : روال طبیعی در قانونگذاری این است که: ابتدا نیاز به ضوابط و نظارت قانونی در جامعه پیش می آید ، سپس قانونگذار برای رفع این نیاز و دفاع از حقوق شهروندان به وضع قانون می پردازد و حکومت وظیفه ی اجرای قانون را بر عهده می گیرد .
بدیهیات 3 : متاسفانه در جامعه ما روی این مسئله کمتر کار شده و عموم شهروندان اساسا چنین نیاز بدیهی ( پاسداشتن حقوق مهندسان ونویسندگان و هنرمندان و... ) را حس نمی کنند .
بدیهیات 4 : در هر صنعت و صنفی سلامت چرخه ی تجاری دلیل بقا و استقرار آن صنف است . حال زیستن و بقای هر صنعتی به این چرخه ارتباط مستقیم دارد و در غیر این صورت،رشدو اساسا بقای آن به خطر می افتد ، چرا که قاعدتا یک تولید کننده در حرفه ای به جز رشته ی خود تخصص و امکان فعالیت مطلوب را ندارد . طبق قوانین عرف امتیازهر محصولی به شرکتهای تولیدکننده و پخش کننده ی آن واگذار می شود و قاعدتا هر کس که تمایل به استفاده از آنها را دارد باید هزینه ی آن را بپردازد که البته با توجه به هزینه های معمول زندگی امروز رقم ناچیزی به شمار می آید ، و همین چرخه ی ساده یعنی کپی رایت باعث برگشت سرمایه از سویی و تشویق و ادامه ی فعالیت تولید کنندگان از سویی دیگر می گردد . هنگامی که بسیاری به خود حق می دهند تا بدون پرداخت هزینه ای این آثار راکپی کنند ، چگونه این چرخه به فعالیت خود ادامه خواهد داد ؟!
بدیهیات 5 : انسان د ر سنین خردسالی یاد می گیرد که برای داشتن هر کالایی باید هزینه ی ان را بپردازد ، پس چگونه است که بسیاری نمی خواهند(مثلا) برای استفاده از خدمات نرم افزاری یا داشتن آلبوم خواننده ی مورد علاقه ی خود هزینه بپردازند ! پاسداشت کپی رایت با ید در وجود افراد جامعه نهادینه شود.
بدیهیات 6:کپی رایت مبحثی پذیرفته شده در جهان است . بنابرین عدم رعایت آن علاوه بر زیان ها در داخل کشور موجب محدودیت ها و تحریم هایی از جانب سایر کشور ها خواهد شد(و میشود)
نمونه 1 : از قرار معلوم بعضی اعتراضها قرار نیست نتیجه ای در بر داشته باشند .چه فرقی میان خلافکاری که محصولی را کپی کرده و کسی که سرمایه شرکت را به سرقت برده وجود دارد؟ برخوردها با ید جدی تر و منطقی تر باشد.
نمونه 2 : فروش سی دی به قیمت 300 الی 500 تومان در دستفروشی ها و البته مغازه های سطح شهر تهران و شهرستانها به موضوعی عادی بدل شده است . محتویات این سی دی ها به غیز از نرم افزارهای کپی شده خارجی و داخلی به فیلم هاو آهنگهای هنر مندان داخل کشور اختصاص دارد برای نمونه با پرداخت 500 تومان ، سی دی mp3 شامل 10 تا 15 آلبوم را می خرید و محض رضای خدا حتی یک ریال هم به جیب تهیه کنندگان اثر نمی رود. البته این کار غیر قانونی است ولی ....
نمونه 3 : مردم نیز با کمک تکنولوژی و بدون پرداخت هزینه ای اقدام بهدانلود وکپی محصولات مورد علاقه ی خود می کنند که این علاقه از دوستی خاله خرسه بدتر است و غیر انسانی تر(و غیر اسلامی تر) ! به راستی آیا اینان در زندگی روزمره به خود اجازه می دهند تا دزدکی وارد خانه ای شوند و تلویزیون یا اشیاء قیمتی صاحب خانه را به عنوان علاقه بردارند وببرند ؟!
نمونه 4 :
به عنوان مثال هزینه تولید آلبوم موسیقی که در خارج از کشور معمولا 50 تا 150 هزار دلار و در داخل 10 تا 30 میلیون تومان می باشد ، آیا در صورت عدم برگشت سرمایه ( به غیر از سود ِ آلبوم! ) آیا هنرمند توانی برای ادامه ی کار خواهد داشت ؟
راهکار 1 : ارزش این محصولات در بین کاربران نا چیز جلوه می کند و پیش از هر کاری باید فرهنگ سازی انجام شود و بستر مناسب برای فعالیت تولید کنندگان و انگیزه لازم برای آنها فراهم شود. تا جامعه را برای پذیرش این مسئله آماده نکنیم هر گونه فعالیت دیگری کم اثر خواهد بود.
راهکار 2 : متاسفانه زشتی پدیده ی کپی برداری در میان بسیاری از کاربران کم رنگ شده و بعضا از میان رفته ، جا دارد که در درجه اول با هشدار دادن به تمام کسانی که بدون اجازه ی تولید کنندگان دست به این کار می زنند داده و خواسته شود که دست از این کار بردارند و در درجه بعد برخورد شدید تری شود .
راهکار 3 : با امضای توماری از مدیران وب سایت ها و وبلاگهای میزبان ( پرشین بلاگ ، بلاگفا ، بلاگ اسکای و . . . ) خواسته شود تا هنگام عضو گیری از اعضاء بخواهند که از : گذاردن لینک دانلود ، بدون اجازه ی صاحبان اثر خودداری شود و در صورت عدم رعایت وب سایت یا وبلاگ مسدود خواهد شد .
راهکار 5 : به کمک کسانی که با نرم افزار و تدابیر امنیتی ویژه می توا نند جلوی چنین سرقتهایی را بگیرند به صورت عملی با این موضوع مبارزه شود .
خاتمه : شایان یاد آوری است ، تجربه ی کشورهای دارای قوانین مدون و پیشرفته ی حقوقی نشان داده که با توجه به پیشرفت روز افزون تکنولوژی ، هیچ گاه این دزدی ها به صفر نخواهد رسید . ولی حداقل امیدواریم که از این وضع آشفته بازار و هرج و مرجی که در جامعه ی ایرانی حاکم است رهایی بیابیم.