خانم ژانگ شین، تجسم و نمادی از چین جدید است. او توانست خود را از زندگی فقیرانه در هنگکنگ خارج کند.
وی اقتصاد را در دانشگاه کمبریج خواند و سپس در شهر نیویورک به عنوان تحلیلگر مسائل اقتصادی برای موسسه ING بارینگز و گلدمن ساچز (GS) شروع به فعالیت کرد. اکنون ژانگ 41ساله، به همراه شوهرش «یان شیایی» یک شرکت املاک و مستغلات مسکونی و تجاری بنام SOHO را در پکن اداره میکنند که در زمینه ساخت دفاتر اداری. مراکز خرید عمومی، هتلها و نیز منازل مسکونی فعالیت دارد. این گفتوگوی کوتاه با وی در مورد تب داغ رشد اقتصادی در چین در زمستان گذشته در شهر داووس سوئیس انجام گرفت.
چه ارزیابی از فضای کسبوکار در چین دارید؟
امسال هم اقتصاد چین رشد پیوسته و با قدرتی داشته است. به نظر میرسد رشد تولید ناخالص داخلی در حدود 10درصد باشد که این رشد در کل بسیار بالا است. با وجودی که مردم میگویند این رشد کاهش فاحشی خواهد یافت. اگر سری به گوشه و کنار چین بزنید متحیر خواهید شد. در هر نقطهای رونق ساخت و ساز را به چشم خواهید دید. لحظهای که از سالن فرودگاه پا به بیرون میگذارید بر روی هر تابلوی تبلیغاتی میبینید که صحبت از املاک و مستغلات است. آنچه که دولت را نگران کرده، حبابها و توانایی مردم برای خرید مسکن است و اینکه آیا این وضعیت ثبات اجتماعی را متاثر نخواهد ساخت؟ به همین دلیل است که دولت درصدد پیدا کردن راهی برای کنترل قیمت مسکن برآمده است.
دولت در مورد مسکن دقیقا چه کار کرده است؟
ابتدا، مبلغ پیش پرداخت برای خرید مسکن را افزایش داد. قبلا این مقدار 20درصد بود و شما تا 80درصد بقیه را از بانک وام میگرفتید. اکنون این پیش پرداخت از 20درصد به 30درصد افزایش یافته است. بنابراین هزینهای که افراد برای خرید خانه میکنند بالاتر رفته است، از طرفی نرخ سود وام بانکی نیز اندکی تعدیل شده و افزایش یافته است. اما از نظر دولت این اقدام کافی نبود پس با این ایده ظاهر شد که اکر یک شرکت ساختمانی 100 واحد آپارتمان میسازد فقط 20درصد آنها میتواند متراژی بیشتر از90مترمربع داشته باشد. که ایندرصد بالاترین حد بود. همه جا درباره بالا رفتن نرخ سود یا اینکه مبلغ پیشپرداختها زیاد شده است صحبت میشود، اما از ماجرای 90مترمربعها چیزی نمیشنوید.
آیا فکر نمیکنید چنین وضعیتی باعث هراس سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی میشود، اینکه نمیدانند گام بعدی دولت چیست و در آینده چه کار میخواهد بکند؟
من فکر میکنم هر سیاستی میتواند باعث هراس سرمایهگذاران خارجی شود. به همین دلیل است که سرمایهها بسیار محتاطانه و آرام آرام وارد چین شد، هر چند در حال حاضر، شاید احتیاط کردن ایده بدی از نظر بازار نباشد. هنوز وقایع سال 1997 میلادی از یادها نرفته است زمانی که بحران مالی آسیا از سقوط قیمت مسکن آغاز شد. پول زیادی وارد بازار سرمایه شده بود و هزاران ساختمان خالی وجود داشت. به این شیوه که چین در حال رشد است نیاز است هر چیزی که قرار است ساخته شود قبلا پیش فروش شود. شنیدهام قرار است پول بسیار بیشتری از وال استریت به بخش مسکن چین تزریق شود، اما تاکنون بیشتر حرف زده شده است تا اینکه عمل شود.من معتقدم بازار تنها یک راه پیشرو دارد و آن اینکه منسجمتر و بازتر عمل کند. پس ورود سرمایهها از وال استریت، دیر یا زود اتفاق میافتد. اما برای چین هرچه دیرتر باشد بهتر است زیرا سرمایههای وارده به چین میتواند خیلی غیرعقلایی رفتار کند. آنچه چین امروز انجام میدهد جلوگیری از سوءبرداشت عظیم از بازار است.
آیا مصرفکنندگان اینک پول زیادی خرج میکنند؟ آیا مردم پولی برای خرید دارند؟
قطعا. صاحبان کارخانهها که در مناطق ساحلی چین مشغول تولید مثلا کفش برای شرکت «نایک» یا پیراهن برای رالف لورن هستند، همان کسانی هستند که میتوانند خانه بخرند. البته افراد در سطوح مختلف مدیریتی آن کارخانهها نیز قادر به خرید کارخانه هستند. در پکن، 70درصد خانهها در مالکیت بخشخصوصی است. و البته این هم درست است که اگر کارگران آن کارخانهها را در نظر بگیرید احتمال میرود آنان پول کافی برای خرید خانه نداشته باشند. اما بله بهتدریج که سطح درآمد آنان بالا میرود آنها قادر به خرید خانه خواهند شد. در شرکت ما در پکن، 600 نفر کار میکنند که فکر میکنم نیمی از آنان خانه خریدهاند. آنان کارمندان عادی دفتری هستند.
زندگی در چین طی این سالها چگونه تغییر کرده است؟
زمانیکه من دختر بچهای بیش نبودم، ما هیچ چیز نداشتیم. هرکس مجبور بود وسایل مورد نیاز خود را خودش بسازد. ما خودمان میز و صندلی میساختیم. این فاصلهای است که ما طی کردهایم و اکنون همه آنها را آماده از IKEA میخریم. آنچه در 25 سال گذشته اتفاق افتاده خارقالعاده است. ما در ابتدا مجبور بودیم بسیاری چیزها برای فعالیتهای ساختمان سازی خود خریداری کنیم که همه وارداتی بودند. پنجرهها، سنگ توالتها، تهویه مطبوع، کفپوشها. امروز فقط کمتر از 5درصد از مصالح را وارد میکنیم. تمام این کارخانهها که روزی در آلمان و آمریکا بودند امروز در چین هستند. چین کارخانه همه دنیا شده است
www.donya-e-eqtesad.com