«آموزش و پرورش هیچ بصیرتی به دانشآموزان نمیدهد» این صادقانهترین جملهای است که از زبان علی احمدی وزیری که تکیه زدنش بر کرسی وزارت آموزش و پرورش هنوز گرد کهنگی به خود نگرفته، ادا شده است.
او البته از همان ابتدای روی کارآمدنش به خوبی نشان داد که با سلف خویش، محمود فرشیدی، از لحاظ برخی نگرشها تفاوتی اساسی دارد
به گونهای که در اظهاراتی که کمتر از آن بوی دفاع به مشام میرسید، وزارتخانه تحت فرمانش را نقد کرد. البته شاید احمدی قصد منسوب کردن مشکلات به دولتهای پیشین را داشته باشد، ولی مقصود او هرچه هست حکایت از واقعیتهایی دارد که هر دانشآموز پشتمیزنشینی آن را به خوبی لمس میکند. احمدی معتقد است آموزش و پرورش در ایران تنها آموزش میدهد به طوری که از پرورش در آن خبری نیست. به این ترتیب طبق نظرات شخصی وزیر، ایرانیها از شش تا هجده سالگی وقتشان را در چهاردیواریای سپری میکنند که در آن چیزی به نام بینش، بصیرت، تهذیب، تقویت اراده، پژوهش، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی وجود ندارد. حال دانشآموز میماند و انبوهی از دادهها که البته به زعم کارشناسان کیفیتی که گره از مشکلات امروز ایران باز کند را ندارد.
البته وزیر آموزش و پرورش حرفهای تازهتری هم دارد. او از معدود وزرای این وزارتخانه است که از بهداشت روح و بدن و تعدیل غرایز سخن میگوید. این یک واقعیت است که در سه دهه اخیر سخن گفتن از غریزه در مدارس، تابویی بوده که هیچ کس جرات شکستنش را نداشته است. دختر و پسر فرقی ندارد. دانشآموز ایرانی هر جنسیتی که داشته باشد انبوهی از سوال در مورد خودش دارد که کسی حاضر به پاسخگوییاش نمیشود.
البته گاه در خفا و در اتاق «تربیتی» شاید بتوان چنین بحثهایی را مطرح کرد، ولی به صورت معمول دانشآموزان میمانند و سوالهای بیپاسخ.
حال وزیر آموزش و پرورش که معتقد است ما برای این که در تمام زمینهها بر سکوی اول جهان بنشینیم چارهای جز بهبود فرآیند آموزش آن هم با استفاده از فنآوریهای جدید نداریم هنوز تعریفی از طرحی که با کاربست آن به این مهم برسیم ارائه نداده است.
البته شاید پشت سر گذاشتن مشکلات آموزش و پرورش به این زودیها میسر نشود؛ چرا که این وزارتخانه هنوز درگیر آمد و رفتهایی است که به آن «ادغام» میگویند. طبق اعلام معاون نظری و مهارتی
آموزش و پرورش هماکنون طرح ادغام دو معاونت عمومی و نظری و مهارتی این وزارتخانه در حال بررسی است. پرویز آژیده معتقد است در آموزش و پرورش بیش از شش معاونت وجود دارد که طبق قانون مجلس باید از تعداد آن کم شود.
البته این طرح در حال حاضر در شرف بررسی است و نتیجهاش در آینده اعلام میشود اما از این رهگذر میتوان پیشبینی کرد که آموزش و پرورش هنوز سالها زمان نیاز دارد تا تنها به ایرادات ساختاریاش رسیدگی کند.
پس در شرایط کنونی جای تعجب نیست اگر بشنویم هنوز 70درصد از کودکانی که در سن مدرسه قرار دارند، روزهای پشت دیوارهای کانون اصلاح و تربیت را تجربه میکنند و تکلیفشان مشخص نیست.
شاید این جمله کمی آرمانی باشد ولی شاید اگر آموزش و پرورش سالها قبل همان بینشی را که امروز شخص وزیر بر آن انگشت تایید میگذارد به سیستم تزریق میکرد، شاید خیل قابل توجهی از کودکان، کانون را به مدرسه ترجیح نمیدادند جایی که خود مسوولان معتقدند مکانی مناسب برای ماندن نیست
دنیای اقتصاد