کار، انگیزه، ﭘیشرفت

علمی، فرهنگی، هنری....

کار، انگیزه، ﭘیشرفت

علمی، فرهنگی، هنری....

فوتبال به شرط خنده

 
جام جم ۷/۱۲: ما که فوتبالی نیستیم. یعنی اصلا حوصله دیدنش را هم نداریم. کلا اطلاعات ما هم از این ورزش محدود می‌شود به شناخت یک آدمی به نام فیروز کریمی.
 هر جا صحبت او باشد حتی صحبت‌های فنی (که ما هم اصلا متوجه نمی‌شویم) ولی عین بزغاله دو زانو می‌نشینیم گوش می‌دهیم تا ببنیم فیروز خان آخرش چی می‌گوید که کمی بخندیم. حالا، امروز آمده و نیامده توی این روزنامه‌ها که سرک می‌کشیم می‌بینیم جناب فیروزخان خودش را ممنوع‌المصاحبه کرده یا یک جور دیگرش این که رسانه‌ها را تحریم کرده است و فرقی نمی‌کند؛ چون معنی‌اش این است که باید بی‌خیال شاهکار طنز فوتبال ایران بشویم. بیچاره این ستون پایینی «کی چی گفت» سوژه اصلی‌اش را از دست داد.

یکی از طنازترین مصاحبه‌هایش در ارتباط با میخ‌های زمین ورزشگاه ابومسلم خراسان بود که گفت ما در اینجا سوزن ته‌گرد می‌کاریم و با آب و کود مناسب میخ طویله برداشت می‌کنیم یا مثلا دو روز قبل از بازی استقلال اهواز در مقابل پرسپولیس تهران وی عنوان کرد: «او (یعنی افشین قطبی) را به قطب شمال می‌فرستم شاید هم به قطب جنوب».

یکی دیگر از شاهکارهایش هم در بازی با برق شیراز بود که او به دلایلی از آن بازی محروم بود اما از پسته فروش جلوی استادیوم بلندگویش را به مبلغ 10000 تومان قرض گرفت و با آن از جایگاه تماشاچیان بازیکنان تیمش را هدایت کرد. آخرینش هم که قضیه کت معروف چهارخانه‌اش بود، که وقتی آن را در می‌پوشید، می‌باخت خودش هم راجع به آن کت گفت: «بار اول (که آن کت را پوشیدم) 2 هیچ باختیم گفتیم اتفاقی است بعد 3 هیچ باختیم و جلوی پرسپولیس 4 هیچ باختیم من گفتم اگر 10 تا بازی دیگر ادامه پیدا کند 13 هیچ می‌بازیم. آتیشش زدم 4 بار آتیشش زدم که الحمدالله بعدش خوب شد».
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد