- در برنامه ریزی های اقتصادی برای مقابله با رکود و بیکاری عده ای از اقتصاددانان به تصمیم گیران توصیه می کنند که به توسعه منطقه ای و استان های مختلف و طرح های آمایش سرزمین توجه کنند.
در اقتصاد ایران، متناسب با میزان جمعیت هر استان، جمعیت فعال هر منطقه و نرخ بیکاری استان ها و همچنین متناسب با نقشی که هر استان در تولید ناخالص داخلی و سهمی که در ارزش افزوده بخش های مختلف کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات دارد، باید برنامه ریزی های بودجه ای و سمت گیری های خاص مانند طرح های اشتغال زا مورد توجه باشد و متناسب با ظرفیتی که هر استان در بخش کشاورزی یا صنعت و یا خدمات دارد طرح ها و برنامه هایی اجرا شود و تخصیص اعتبارات دولتی به گونه ای صورت گیرد تا مستقیم با معاش مردم، جمعیت فعال و بیکار هر استان و امکان ایجاد شغلی در هر منطقه مرتبط باشد و مردم هر استان بتوانند مشارکت فعال در طرح های توسعه ای و برنامه ریزی های دولت داشته باشند. نکته دیگر در این رابطه تمرکز امکانات در استان هایی مانند تهران است که عملا باعث شده 25 درصد تولید ناخالص داخلی در تهران ایجاد شود.
نگاهی به آمار جمعیت فعال و سهم استان ها در تولید ناخالص داخلی و سهم آن ها در تولید و ارزش افزوده کشاورزی، خدمات و صنعت و معدن می تواند تصویر واقعی تری برای چنین رویکردی را پیش روی ما قرار دهد.
اقتصاددانان معتقدند که در دوره گذار به توسعه و مقابله با رکود تورمی، بهترین راهکار کوتاه مدت افزایش اعتبارات مالی و حمایت های دولت از ظرفیت های خالی هر استان است تا امکان ایجاد صنایع جانبی و واحدهای مرتبط با کشاورزی، ساختمان سازی، صنعت و معدن و خدمات فراهم شود به خصوص در شرایط امروز اقتصاد ایران، گسترش بخش خدمات مرتبط با نفت، صنعت و معدن و کشاورزی توصیه شده است زیرا به هزینه کم تری برای سرمایه گذاری در ایجاد اشتغال نیاز دارد.
استان تهران با سهم 25 درصدی در تولید ناخالص داخلی سال 83 و عرضه 25 درصد تولید ناخالص به قیمت بازار، 17 درصد جمعیت فعال کشور را در خود جای داده است و با تمرکز شدید امکانات و بودجه در این استان، سهم تهران در ارزش افزوده تولید کشاورزی کشور 2/5 درصد، در صنعت و معدن 11 درصد، در خدمات 8/37 درصد، در بخش ساختمان 4/27 درصد و در آب و برق و گاز طبیعی 3/12 درصد است.
تمرکز امکانات
به عبارت دیگر، تهران به خاطر تمرکز امکانات دولتی و بودجه ای باوجود 10 میلیون جمعیت که یک هفتم جمعیت کشور است توانسته است یک چهارم تولید ناخالص داخلی را عرضه کند و بیش ترین سهم را در ارایه خدمات و ساختمان سازی در کشور دارد.
پس از تهران استان خوزستان با سهم 8/14 درصد در تولید ناخالص داخلی، 12 درصد در تولید ارزش افزوده آب و برق و گاز، 6/6 درصد در تولید کشاورزی، 3/32 درصد در بخش صنعت و معدن و 2/5 درصد در بخش خدمات سهم دارد. با این وجود خوزستان باوجود 7/5 درصد جمعیت فعال کشور، نرخ بیکاری 6/19 درصدی دارد و این ارقام نشان می دهد که خوزستان باوجود ظرفیت های قابل توجه در تولید صنعتی و کشاورزی و خدمات نیازمند توسعه پایدار است تا عواید این تولید صنعتی به بازار کار و اشتغال نیز سرازیر شود و بیکاری را مهار کند.
استان اصفهان پس از خوزستان در مرتبه سوم کشور قرار دارد که 41/6 درصد تولید ناخالص را به خود اختصاص داده و سهم آن در تولید کشاورزی پنج درصد، در صنعت و معدن 2/7 درصد و در خدمات 8/5 درصد بوده است. این استان با سهم 7/6 درصدی در جمعیت فعال کشور نرخ بیکاری 3/13 درصدی دارد و در صورتی که بخش خدمات و صنایع جانبی گسترش یابد بیکاری کنترل می شود.
خراسان رضوی با سهم 81/4 درصدی در تولید ناخالص داخلی، در ارزش افزوده تولید کشاورزی 2/7 درصد، در خدمات شش درصد و در صنعت و معدن 8/1 درصد سهم دارد و نرخ بیکاری در این استان 3/9 درصد و سهم آن در جمعیت فعال 2/9 درصد است.
استان فارس با 36/4 درصد کهگیلویه و بویراحمد 02/4 درصد آذربایجان شرقی 78/3 درصد و مازندران 33/3 درصد در رتبه های بعدی تولید ناخالص داخلی هستند.
بوشهر 22/3 درصد، کرمان 39/2 درصد، گیلان 13/2 درصد، مرکزی 18/2 درصد و هرمزگان 06/2 درصد در تولید ناخالص داخلی سهم دارند.
جمعیت فعال
بیش ترین جمعیت فعال در تهران، خراسان رضوی، اصفهان، آذربایجان شرقی و غربی، خوزستان، فارس، گیلان و مازندران قرار دارد که به ترتیب سهم هر یک از آن ها از جمعیت فعال 5/21 میلیون نفری سال 1383 معادل 17 ، 2/9 ، 2/6 ، 6/4 ، 7/5 ، 9/5 ، 4 و 4/4 درصد بوده است. به این اعتبار طرح های اشتغالزا به خصوص در بخش خدمات باید برای این استان ها سمت گیری شود.
در شرایطی که نرخ متوسط بیکاری در کشور 3/12 درصد در سال 83 بوده است، نرخ بیکاری در برخی استان ها در شرایطی بالاتر از 15 درصد است که نیازمند توجه سریع تر مسوولان برای اجرای طرح های اشتغالزای زودبازده و خدماتی است تا نرخ بیکاری با سرعت بیش تری در این استان ها رو به کاهش گذارد.
استان های سیستان و بلوچستان با نرخ 7/21 درصد، چهارمحال و بختیاری با 6/17 درصد، ایلام با 9/15 درصد، خوزستان 6/19 درصد، فارس 4/13 درصد، کردستان 6/14 درصد، کهگیلویه و بویراحمد 1/14 درصد، گلستان 3/14 درصد لرستان 4/19 درصد، یزد 3/17 درصد و همدان با 14 درصد نرخ های بالای بیکاری را دارند که لازم است برای رفع آن ها متناسب با ظرفیت های هر استان اقدامات لازم صورت گیرد.
به خصوص آن که برخی از این استان ها جزو استان های ضعیف تر به حساب می آیند و سهم آ ن ها در تولید ناخالص داخلی پایین است.
استان یزد با سهم 07/1 درصد از تولید ناخالص داخلی و سهم های اندک در تولید کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات با نرخ بیکاری بالا روبه رو است و استان های همدان با ظرفیت نسبی بهتر در تولید کشاورزی و خدمات و سهم 48/1 درصدی در تولید ناخالص با بیکاری 14 درصد روبه رو است و ضروری است که در طرح های کاهش بیکاری و مقابله با رکود به تقویت بخش صنعت و صنایع جانبی کشاورزی در این استان توجه شود.
لرستان با 4/19 درصد بیکاری سهم دو درصدی در تولید ناخالص دارد و در همه بخش های کشاورزی، صنعتی و خدمات نیازمند ظرفیت سازی های بیش تر است.
کهگیلویه و بویراحمد با بیکاری 1/14 درصدی و ظرفیت قابل توجهی که در بخش معدنی دارد سهم استان از تولید ناخالص را به چهار درصد افزایش داده و در صورت توجه به منابع اشتغالزای معدنی و صنایع جانبی و خدمات آن و خدمات گردشگری می تواند در کنترل بیکاری و رکود بهتر عمل کند.
استان گلستان با وجود طبیعیت غنی از منابع آب و جنگل با بیکاری 3/14 درصدی مواجه است و با توجه به ظرفیت های استان در کشاورزی، آب و خدمات باید با تمرکز بیش تر در رفع مشکلات این بخش ها، رکود و بیکاری را کنترل کند.
با وجود ظرفیت نسبی کردستان در کشاورزی و خدمات، سهم استان در تولید ناخالص زیر یک درصد است و لازم است که برای کنترل بیکاری 6/14 درصدی آن به اشتغالزایی بیش تر در بخش خدمات و کشاورزی توجه بیش تری شود.
روزنامه سرمایه۱۵/۱۱