جهانبخش نورائی
به احتمال زیاد نام مهدی بلیغ در 30، 40سال پیش به گوش خیلی از قدیمیها خورده است. او خلافکار سرد و گرمچشیدهای بود که به خاطر شباهت رفتارش به یکی از شخصیتهای منفی داستانهای جنائی فرانسوی به «آرسن لوپن» ایران معروف شده بود.
بارها از دست پاسبان و قاضی گریخته بود و درکارنامه بزهکارشاش علاوه بر تعداد زیادی سرقت و جعل پروانههای ارزی، یک فقره قتل هم وجود داشت. بلیغ، خوشصحبت بود، شعر هم میگفت و با چربزبانی مار را از سوراخ بیرون میکشید. تردستی و صحنهسازیهای او به قدری ماهرانه بود که میگویند در یک مورد توانست زمین ساختمان مرکزی دادگستری را (که دل خوشی از آن نداشت) به جای زمین دیگری به چند شهرستانی سادهدل بفروشد! یکی از ابتکاراتی که به بلیغ نسبت میدهند ماجرای شنیدنی وارد کردن کفش توسط او است. میگویند بلیغ دست به واردات مقدار زیادی کفش ایتالیایی زد اما لنگه چپ کفشها را از یک گمرک و لنگه راست را از گمرک دیگری وارد کرد و چون حقوق گمرکی برای هر جفت کفش تعیین شده بود نه برای هر لنگه کفش، به همین دلیل توانست لنگه کفشها را با هزینه بسیار ناچیزی از گمرک در آورد و با جفت کردن هر دو لنگه در تهران، محموله را با قیمت شیرین روانه بازار کند.
بلیغ مرده است (بعد از انقلاب به دام افتاد و همراه چند قاچاقچی سابقهدار در فروردین 1360اعدام شد) اما به نظر میرسد که شگردهایش برای برخی از سوءاستفادهچیها هنوز جذاب و سودآور باشد. مدتی پیش مقادیری لنگهکفش وارد چند گمرک کشور شد و واردکنندهها با ترخیص نکردن آنها زمینه را برای متروکه شدن لنگهکفشها فراهم آوردند. واسطهها و کارچاقکنهای صاحبان این کالای معیوب بعدا از راه رسیدند و با پرداخت مبلغ نازلی لنگهکفشها را – که به درد کسی نمیخورد- خریدند و پس از جفت کردن لنگههای تابهتا، کفشهای کامل شده را آماده فروش کردند. گمرک ایران که با هشدار رییس سازمان امور مالیاتی یکی از استانها متوجه این تزویر شده بود، مطلب را از طریق معاون حقوقی خود به تمام گمرکات بخشنامه کرده و اقداماتی به منظور شناسایی و پیگرد واردکنندگان و واسطههای آنها که طی 4سال اخیر لنگکفش وارد میکردهاند، شروع شده است. تاکید گمرک بر «چهار سال اخیر»در بخشنامه یادشده، نشان میدهد که ممکن است این رشته سر دراز داشته باشد. ظاهرا گرفتاریهای طاق و جفت صنعت کفش کشور کم بود، مشکل واردات لنگهای هم به آن اضافه شد!
(اقتصاد ایران ۱۲/۹)