توسعه ریلی با مخدوش کردن آمار محقق نمی‌شود


 توسعه حمل و نقل یکی از مهم‌ترین ابزارهای توسعه یک کشور است. در میان انواع مختلف حمل و نقل، بخش ریلی از بخش‌هایی است که در تمامی دنیا مورد توجه ویژه قرار دارد. برنامه‌ها و چشم‌انداز‌های کشورهای مختلف مبین این ادعاست.
برنامه‌های توسعه چهارم و پنجم و سند چشم‌انداز 20 ساله نیز در راستای گسترش و پویا ساختن حمل و نقل ریلی تنظیم شده است. به نحوی که در چشم‌انداز 1404 دیده شده است که سهم حمل و نقل ریلی در جابه‌جایی مسافر به 18 درصد برسد.

این مقدار در حال حاضر 8.5 درصد است. با توجه به شرایط حال حاضر به نظر می‌رسد که لازم است سالانه بیش از 1000 کیلومتر خط آهن ساخته شود تا به اهداف مورد نظر در سند چشم انداز 20 ساله کشور رسید بنابراین ساخت سالانه 1000 کیلومتر خط از ضروریات و وظایف متصدیان حمل و نقل کشور است.

توضیح و تفسیر در این خصوص بسیار انجام شده و قصد این نوشته نیز بحث در این خصوص نیست، بلکه بحث این نوشته روشن نمودن مطلبی است که مدتی است از زبان مسوولان وزرات راه و شخص وزیر محترم شنیده می‌شود.

ایشان در اکثر سخنرانی‌ها و اعلام نظر‌های خود اعلام کرده‌اند که قصد دارند ساخت خطوط ریلی را در کشور به 1000 کیلومتر در سال برسانند. همچنین برای این‌که مخاطب نامطلع را از بزرگی این کار آگاه کنند، اعلام می‌نمایند که ساخت خطوط ریلی در کشور از اوایل انقلاب تاکنون سالی 150 کیلومتر بوده است بنابراین در صورت تحقق ساخت سالی 1000کیلومتر خط آهن عملکرد وزرات راه و راه‌آهن در این بخش بیش از 6.5 برابر بهبود می‌یابد. در این رابطه ذکر چند نکته ضروری می‌نماید.

1 ـ ساخت خطوط ریلی پس از انقلاب در کشور از سال 1360 با ساخت خط بافق ـ بندرعباس آغاز شده است. روند ساخت راه‌آهن در کشور در طول سالیان جنگ تقریبا متوقف شده بود و بهره‌برداری از خطوطی که آغاز ساخت آنها در سال 1361 بوده است همگی در دهه 70 انجام شده است.

به عنوان مثال ساخت راه 90 کیلومتری میاندشت‌ ـ بندرعباس که سال 1361 آغاز شد، بیش از 10 سال به طول انجامید و در نهایت سال 1371 به بهره‌برداری رسید. بنابراین در سال‌های جنگ تحمیلی نه‌تنها ساخت خطوط ریلی در اولویت برنامه‌های کشور نبوده، بلکه حتی در بعضی خاطرات رزمنده‌های دفاع مقدس آمده است که از خطوط ریلی موجود برای مجهز کردن سنگرها به عنوان تیر استفاده می‌شده است.

در نتیجه 8 سال جنگ تحمیلی نیز باید در کنار 3 سال اول آغاز انقلاب اضافه شود. لذا عملا فعالیت اصلی در این زمینه در دهه 70 آغاز شده است. تنها با کم کردن این سال‌ها از سال‌های فعال ساخت ریل در کشور میانگین 150 کیلومتر در سال به عدد صحیح‌تر ساخت 230 کیلومتر در سال تغییر می‌یابد.

2 ـ در دوران پس از جنگ تقریبا تا پایان دهه 70 نیز به دلیل شرایط ویژه پس از جنگ ساخت خطوط ریلی در اولویت برنامه‌های کشور نبوده است. هرچند توجه اصلی به ساخت خطوط ریلی پس از خصوصی‌سازی بخش‌های مختلف راه‌آهن از جمله بخش مسافری و ساخت خط، ابنیه و... صورت خواهد گرفت. در هر صورت به نظر می‌رسد که مقایسه دوران کنونی با دهه 70 بدون توجه به شرایط ویژه آن دوران نیز اشتباه و خلط مبحث است.

3 ـ توسعه حمل و نقل ریلی به عنوان ایمن‌ترین شیوه حمل و نقل در دنیا چندی است که به شکل ویژه‌ای از سوی مسوولان کشور پیگیری می‌شود. برنامه چهارم توسعه و پیش‌نویس برنامه پنجم توسعه و سند چشم‌انداز 20 ساله کشور همگی موید این قضیه هستند. حال که این چنین همت خوبی در تمامی مسوولان کشوری به وجود آمده است، صواب این است که نگاه مسوولان وزارت راه به ساخت 1000 کیلومتر خط آهن در سال به شکل یک وظیفه باشد و نه به عنوان نگاه تبلیغاتی و خبری.

در انتها ذکر این نکته ضروری است که پیامبر اکرم اسلام(ص) می‌فرماید: قل الحق و لو علی نفسک. حق را بگویید حتی اگر به ضرر شما باشد. بنابراین به نظر می‌رسد مسوولان وزارت راه بهتر است که ضمن اعلام فعالیت‌های انجام شده خود خدمات صورت پذیرفته در گذشته را نیز بدرستی اعلام کنند تا این شائبه به وجود نیاید که این وزارتخانه قصد کوچک جلوه دادن خدمات انجام شده در گذشته برای بزرگ‌نمایی فعالیت‌های خود را دارد. به طور قطع ملت بزرگوار ایران همواره خدمتگزاران واقعی خود را بخوبی شناخته و آنان را ارج خواهند نهاد.

احسان احمدی
‌جام جم