از ماست که برماست

هنگامی که فروشندة  لوازم آرایشی جایگاه دوم را در بین کاندیداهای شورای اسلامی شهر اهواز به خود اختصاص داد، چندان تعجبی بین اندیشمندان و جامعه شناسان به وجود نیاورد. در این سال ها آنقدر از این اتفاقات نادر در کشورهای جهان سوم و عقب مانده مانند کشور ما رخ می دهد که دیگر به عنوان اتفاقات روزمره همه به آنها عادت کرده ایم.

به جای اینکه دنبال قابلیت های فردی و خصیصه های آکادمیک کاندیدها باشیم درپی یافتن سر نخی از پیوندهای قومی و قبیله ای می باشیم. انتخاب نماینده تنها بر این اساس که شاید الاغ نیاکانش در روزگار جوانی قدم رنجه فرموده و روستای اجدادمان را با سمهای مبارکش مزیِِّن فرموده است تنها بک نوع از روشهای انتخاب نماینده اصلح می باشد.

اصلاً چرا راه دوری برویم؛ در پایتخت هنگامی که هر ورزشکار تنها به این دلیل که زمانی پشت حریفان را به خاک مالیده جزء نمایندگان انتخابی مردم می شود بدون اینکه ثابت شود کوچکترین تخصص یا تجربه ای در این زمینه دارد یانه!

اما در عوض هنگامی  افرادی مانند دکتر مولا زاده ـ که مدرس دانشگاه در رشتة جغرافیا و برنامه ریزی شهری می باشند ـ در انتخابات شورای شهر شرکت می کند ولی متأسفانه به دلیل بی اطلاعی مردم و نگرش های قومی ـ قبیله ای و برخی باورهای غلطی که در انتخاب نمایندگانمان داریم رأی لازم را کسب نمی کنند و دیگر رغبتی برای دیگر صاحنظران ـ از جمله دکتر فیروزی، دکتر موحد و... ـ در زمینة همکاری با شورا و شهردار و.... باقی نمی ماند.

با این اوصاف اگر پس فردا شاهد انتخاب افرادی مانند عموپورنگ، چراغعلی،علی دایی و عادل فردوسی پور به عنوان شورا و یا شهردار و ... شدیم  اصلاً تعجب نکنید.

در این صورت دیگر نباید چندان انتظاری از کارآمدی شوراها وشهردارها داشته باشیم و اگر کلان شهری مانند اهواز چند ماهی بدون شهردار باشد چندان اهمیتی برای شورا شهر ندارد. شهرداری را انتخاب می کنند و اگر دیدند که تصمیماتش چندان با مذاقشان سازگار نیست بعد از 2 ماه و قبل از اینکه منتظر بمانند تا خودش را ثابت کند و یا نتایج اقداماتش روشن شود به دلایل نامعلومی از کار برکنارش می کنند. این جریان چند ماهی طول می کشد تا زمانی که منافعشان در خطر افتد و تهدید به انحلال شورا از سوی مقامات  بالا گرفته شود. تازه آقایان یادشان می افتد که در شورا هم کاری باید صورت بگیرد . گند کار بالا آمده است. باید قائله را خواباند. شورا تهدید شده که اگر تا چند روز دیگر شهردار را معرفی نکند تعطیل خواهد شد. پس فوراً دست به کار می شوند.  باید حتی اگر شده آبدارچی را به عنوان شهردار معرفی کنند. اما شانس با آنها یار بوده  و معاون عمرانی فرماندار مهره ای مطمئنتر می باشد و البته در دسترس، که بی شک اگر از سوی اعضاء شورا تصویب شود فرماندار نیز معاون خود را تأیید می کند و تنها وزیر کشور باقی می ماند که آنها هم خدا کریم است مگر دورۀ شورا چقدر است ـ .

آیا به راستی هنوز وقت آن نرسیده است در قرن 21 که شهرهای دیگر دنیا دارای کارامد ترین سیستم های مدیریت شهری با نظام سازمانی قوی ومنظم می باشد و برای کوچکترین مشکلات در سطح شهر برنامه ریزی می کنند، ما برای کلانشهری مانند اهواز که دارای مشکلات عدیده ای از جمله گسترش بی رویه و بدون برنامه به هر سو، سیستم ترافیکی سردرگم، سیستم فاضلاب بسیار نامطلوب و متعفن در گوشه گوشۀ شهر، کمبود خدمات شهری و فضای سبز و  ...میباشد فکری بکنیم؟!

ای کاش از ضرب المثل معروف «مسلمان از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود»درس بگیریم و در انتخاب مدیران و نمایندگان خود با تفکر و تأمل بیشتری عمل کنیم و دیگر هیچ گاه مجبور نشویم بعد از هر فاجعه ای جملۀ معروف «از ماست که بر ماست»را تکرار کنیم.

 

وبلاگ انجمن علمی جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز